امسال ، استکبار از ریشه می سوزد

پیغمبر اسلام و مولا علی ( ع) هم در میان دشمنانشان حاضر می شدند  و علیه شان بیانیه می خواندند 
به آخرین حضور سلطان همه رییس جمهوران دوران در سازمان ملل نزدیک می شویم .
بدانیم که باز هم حرکت انبیایی احمدی نژاد را شاهد خواهیم بود  . بدانیم که این حرکات را بزرگان دین تایید کرده اند و بدانیم درصد زیادی از حرکات مذکور با همفکری جریانی صورت می گیرد که متاسفانه انحرافی شمرده می شود . 
 "نهایت آرزوی بشر از ابتدا، رسیدن به روزی بوده است که عدالت، صلح، برابری و محبت سرتاسر جهان را فراگیرد. همه ما بتوانیم در ایجاد چنین جهانی سهیم باشیم و آنگاه است که وعده نهایی که در تمام ادیان الهی و در بیان مصلحان جهان آمده است محقق خواهد شدو آن ظهور انسان کاملی است که وارث همه پیامبران و مصلحان بوده و جهان را در عدالت،آرامش و صلح کامل رهبری خواهد کرد.ای خدای بزرگ، درظهور آخرین ذخیره خود، موعود امم، یگانه هستی و انسان کامل و پاک، هم او که جهان را پر از عدالت و صلح خواهد کرد، تعجیل فرما و ما را از یاران وپیروان و تلاش گران در راه او قرار بده":
سخنان دکتر محمود احمدی نژاد در سازمان ملل، سالها است که نام و یاد منجی عالم بشریت را در عرصه بین المللی زنده کرده و سخنان انقلابی و ضد استکباری ایشان در سرزمینی که به لانه شیاطین مبدل شده است، ملتها را به تفکر وا داشته و قلبهای آزادیخواهان و عدالت طلبان را غرق در شادی و نور ساخته است. سخنان رییس جمهور و ذکر دعای فرج در مطلع گفتار و آغاز سخنان وی، دل انسان عصر امروز را که پوسیده و زنگار یاس گرفته به یاد ظهور منجی (عج) می اندازد.
در این خصوص علما و برخی مراجع از این موضوع استقبال کرده و نظراتی داشته اند که برخی از نظرات ایشان در پی می آید:
آیت الله مشکینی: حاضرم تمام عبادت هایم را بدهم تا ثواب دعای فرج خواندن احمدی نژاد در سازمان ملل را بگیرم...او ذخیره انقلاب است...
«آیت‌الله بهجت ( ره )، جلسه احمدی نژاد در سازمان ملل را اعتلای اسلام می دانست...و همیشه دعا می نمود تا خدا بر حسن حال احمدی نژاد بیفزاید.
آیت‌الله خزعلی : احمدی‌نژاد در سازمان ملل به صهیونیسم و آمریکا، حمله کرد که در گذشته انجام این کار برای هیچ کس باورپذیر نبود....
آیت الله نوری همدانی: احمدی نژاد در نیویورک دیپلماسی بسیار قوی نظام مقدس جمهوری اسلامی را به جهان عرضه کرد...
آیت الله مبشر کاشانی:از اینکه دعای فرج در سازمان ملل خوانده شد شادم...خدا احمدی نژاد را سربلند کند».

تناقض گویی های یک مسئول عقب افتاده از مردم و جلو افتاده از ولایت



امام سجاد ( ع)  : خداوند دشمنان تفکر اهل بیت را احمق خلق کرده است 

اسماعیل کوثری در گفت و گو با یکی از خبرگزاری ها گفته است که چون دولت در دام جریان انحرافی افتاده، دیگر از آن حمایت نمی کند. خبرنگار شبکه ایران در گفت و گو با این عضو کمسیون امنیت ملی، به بررسی ابعاد "دام جریان انحرافی" پرداخت. پرسش محوری شبکه ایران از آقای کوثری این بود که دولت چطور می تواند هم گرفتار "دام جریان انحرافی" باشد و هم به فرموده رهبر معظم انقلاب،  "ارزش های انقلاب را زنده تر" کند.

 
حاج آقا ظاهرا فرمودید دولت در دام جریان انحرافی افتاده، درست است؟
بله در دام جریان انحرافی افتاده است. الان هم این را می گویم.
 
می توانم از ارزیابی کلی تان راجع به فرمایشات رهبر انقلاب در دیدار با هیئت دولت بپرسم؟
ببینید مردم با توجه به اقدامات بسیار خوبی که در دولت نهم انجام شد، انتظار داشتند که در دولت دهم هم کار دولت قبلی تکمیل شود و این دولت را قوی تر از دولت قبلی ببینند. ولی باید بگوییم که دولت دهم نسبت به دولت نهم خیلی درگیر حاشیه ها شد و نهایتا هم مسئله انحراف مطرح شد. آقای احمدی نژاد باید این مسئله را مدیریت می کرد و به صورت قانع کننده جواب کسانی که این موضوع را مطرح کردند، می داد. اما این اتفاق نیفتاد و در نتیجه ماجرا تا امروز کش پیدا کرده است. لذا اینکه بگوییم دولت در دام جریان انحرافی افتاده باشد، منافاتی با صحبت های رهبر انقلاب ندارد. رهبری بر خدمات و اقدامات دولت صحه گذاشتند.
 
اگر اجازه بدهید عین فرمایشات آقا را بخوانم.

اگر حرف آقا انقدر مهم بود، دولت باید همه حرف های آقا را دولت گوش می داد و عمل می کرد نه اینکه بخواهد فقط بعضی چیزها را انتخاب بکند!
 
اگر موردی سراغ دارید که دولت برخورد گزینشی با فرمایشات رهبری داشته یا خدای ناکرده عدول کرده، بفرمایید.
همین که آقا فرمودند مشایی را کنار بگذار و آمد یک جایی گذاشت که به مراتب نسبت به جای قبلی مهمتر بود!
 
اگر اشتباه نکنم در جمع شرکت‌کنندگان مسابقات‌ قرآن و بعد از همین قضیه بود که آقا فرمودند:« به کسى نباید بیهوده تهمت زد؛ کسى را نباید به خاطر یک امر، از همه‌ى آن چیزهائى که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفى بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خداى متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم على الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى»؛(7) اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بى‌انصافى کنید، بى‌عدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. » آقای صفار هرندی هم می گویند بعد از این سخنان آقا ایشان را صدا زدند و گفتند بروید بگویید منظور من همین آقای مشایی است! یعنی چون گفتیم معاون اول نباشد معنایش این نیست که هیچ جای دیگر نباشد!
بگذریم. شما از یک طرف می گویید دولت در دام جریان انحرافی افتاده است از طرف دیگر آقا می فرمایند در دولت دهم ارزش های انقلاب زنده تر شده و علت دشمنی ها با دولت همین ست!
صحبت های آقا برای ما کاملا و صد در صد معیار است و چیزی که من بخواهم در آن شک بکنم وجود ندارد.
 
عین جملات آقا را برایتان می خوانم:
«در این سالهایی که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب و چیزهائى که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم،خوشبختانه برجسته شده...  خب، هر بیننده‌‌اى احساس میکند و مى‌‌بیند که تلاش دشمنان در مقابله‌‌ى با جمهورى اسلامى در این سالهاى اخیر، در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثیر دارد که ما اگر بدانیم انگیزه‌‌هاى دشمن از کجا ناشى میشود، تکلیف خود را در برنامه‌‌ریزى‌‌هامان بهتر میفهمیم. به نظر من یکى از علل این دشمنى‌‌ها، همین پیشرفتهاى شماست... عامل دوم این دشمنى‌‌ها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است... هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگ‌‌تر کنید، آنها چهره‌‌شان عبوس‌‌تر و خصمانه‌‌تر میشود؛ این چیزِ طبیعى است»

ببینید این را باید از خود حضرت آقا بپرسید! اما من برداشت خودم را از دولت می گویم چرا که در جریان هستم. پیشرفت های دولت جای خود دارد. من می گویم که دولت دهم می توانست به مراتب بهتر از دولت نهم عمل کند.
 
اصل صحبت شما این است که دولت در دام جریان انحرافی افتاده است!

بله! الان هم می گویم در دام جریان انحرافی افتاده است. اما اینکه بگوییم این پیشرفت ها وجود ندارد، حرف درستی نیست. این پیشرفت ها واقعا هست.
 
یعنی از نظر شما هم می شود در دام جریان انحرافی افتاد و هم ارزش های انقلاب را زنده تر کرد ...
ببینید دام جریان انحرافی یک تفکر است! در حالی که دولت ممکن است اقدامات مثبتی هم انجام داده باشد.
 
یعنی شما می خواهید جریان به اصطلاح انحرافی را از دولت تفکیک و آن را بی اثر بر کلیت دولت عنوان کنید؟
نه خیر. من می گویم اتفاقا در درون دولت است!
 
انحراف این جریان از کجا ناشی می شود؟
ببینید انحراف اش این است که دم از آقا امام زمان (عج) می زنند ولی پشت قضیه با بیگانگان می نشینند صحبت می کنند!
 
رهبر انقلاب دردیدار با جامعه مدرسین فرمودند انصافا این آقای احمدی نژاد بود که نام امام زمان (عج) و حضرت زهرا (س) را در محافل بین المللی احیا کرد! بگذریم، حالا سندی هم از این ارتباطات پشت پرده با بیگانگان دارید؟

این را من خبر دارم و ابایی ندارم که بگویم.
 
منظورتان مشایی است یا احمدی نژاد؟
جریان انحرافی!
 
کدامشان؟
مشایی در راس انحراف است! ما که رودربایستی نداریم. ما می گوییم این مشکل وجود دارد و اگر این نبود دولت دهم به مراتب قوی تر می شد.
 
اجازه بدهید یک جور دیگر مطرح کنم. از یک طرف گفته می شود که یک جریان بسیار خطرناک و منحرف در حساس ترین و موثر ترین نقطه دولت وجود دارد و احمدی نژاد هم در برابر لیدر آن کاملا متعبد است و از سوی دیگر همین دولت می شود زنده کننده ارزش های انقلاب!ببینید خطرناک بودنش را شما می گویید.
 
اگر خطرناک نیست پس این همه جنجال برای چیست؟
ببینید این جریان برای اینکه خودش و مسائلش را پنهان کند، کار می کند، خدمت رسانی می کند و ... واقعا هم کار می کند ولی این نیست که بگوییم از نظر فکری هم مورد تایید هستند!
 
احمدی نژاد می گوید حرف های مشایی حرف من و موضع دولت است. کسی این را نفی نمی کند.
درست است.
 
از طرفی گفته می شود که این منحرفان با بیگانه مرتبط اند، به گرانی دامن می زنند تا به رهبری جام زهر بنوشانند، ضد ولایت اند، بزرگترین خطر تاریخ اسلام اند و... چطور می شود رئیس جمهوری که تحت تاثیر چنین جریان منحرفی است و نسبت به آن تعبد دارد، در همین 2-3 سال اخیر گفتمان انقلاب را زنده تر کند. این تناقض نیست؟
من می گویم این کارها و خدماتی که انجام شده را نباید فقط و فقط به نام دولت زد! این کار ها محصول کار جمعی ملت بزرگ ایران است اما دولت کار اجرایی اش را انجام می دهد! یعنی اینکه ما می توانیم پیشرفت کنیم مال الان نیست، مال زمان جنگ است!
 
شکی نیست که بدون همراهی ملت، دولت نمی توانست این پیشرفت ها را داشته باشد اما  "تجربه دفاع مقدس" و "این ملت بزرگ" در زمان آقای هاشمی و خاتمی هم وجود داشتند و امروز بوجود نیامده اند! با این وجود آقا به احمدی نژاد 91 و دولت دهم می فرمایند که مشهور به پرکاری هستید!
ما هم می گوییم!
 
حالا من راجع به پرکاری دولت حرفی ندارم. مهمتر از پرکاری، گفتمان دولت است. آقا می گویند در 2-3 سال اخیر ارزش ها برجسته تر شده و این علت دشمنی ها با شماست. این را چطور می شود با ادعای وجود یک جریان خطرناک در دل دولت جمع کرد؟

ببینید عرض کردم نمی خواهم روی صحبت های حضرت آقا حرف بزنم! من هرچه می گویم از خودم می گویم.
 
می دانم شما اصولگرا هستید و اصرار دارید که مواضعتان منطبق بر فرمایشات رهبری باشد. اصلا این مسئله دغدغه شماست درست می گویم؟
حتما همینطور است اما من الان نمی توانم از آقا نقل قول کنم و بگویم ایشان یک سری چیزها را نمی گویند و یک سری چیز ها را می گویند! نظر من این است که عرض کردم.
 
می خواهم ببینیم چطور این موضع خودتان را با فرمایش آقا تطبیق می دهید؟

صحبت های ولایت کاملا روی چشم ماست.
 
پس با این تناقض میان صحبت های تان و فرمایشات آقا چه می کنید؟
ببینید حضرت آقا یک ظرفیت بسیار وسیعی دارند ولی ما با فکر و دید خودمان مسائل را تحلیل می کنیم.
 
یعنی اجازه می دهید به خودتان که تحلیل هایتان 180 درجه با فرمایشات رهبری تفاوت داشته باشد؟

نه خیر!  شما این را می گویید! هیچ موقع این طور نیست. من می گویم هر کسی در حد و اندازه خودش تحلیل می کند. حضرت آقا از دید بسیار وسیع و از بالا به مسائل نگاه و اظهار نظر می کند و نظرشان هم برای ما کاملا قابل قبول است. اما من نظر خودم را می گویم: دولت دهم نسبت به دولت نهم می توانست به مراتب بهتر عمل کند.
 
خب این را که راجع به همه می توان گفت. مثلا می توانیم بگوییم سپاه پاسداران در دوره آقای جعفری می توانست به مراتب بهتر از دوران آقای صفوی عمل کند یا مجلس نهم و آقای لاریجانی می تواند به مراتب بهتر از مجلس قبلی کار کنند ...
حرف درستی است. عیبی ندارد! بگویید!
 
می خواهم بگویم این فرمایش شما یک مسئله بدیهی است. ولی این حرف فرق دارد با اینکه بگوییم سپاه پاسداران یا مجلس در دام یک جریان بسیار خطرناک و منحرف گرفتار شده است!
ببینید خب حرف هایی هست که نمی شود رسانه ای کرد. اگر جلسه خصوصی باشد می شود خیلی حرف ها را زد.
 
یعنی مسائلی در پشت پرده وجود دارد...
بله اینجا که نمی شود گفت!
 
فکر کنید اگر همه بر اساس اخبار پشت پرده بخواهند قضاوت کنند و تصمیم بگیرند، کشور چه وضعیتی پیدا می کند؟ تا حالا دیده اید که دولت  یا هوادارانش بگویند ما یک اخبار پشت پرده ای دارم و یک جریان بسیار خطرناک در دفتر رئیس فلان قوه یا فلان نهاد مشغول فعالیت است؟
بگویید! من نمی گویم نگویید. من هم می روم دنبال می کنم و تحقیق می کنم ببینم هست یا نیست.
 
فکر می کنید این مسئله اگر باب شود چه اتفاقی می افتد؟
من چیزی که می گویم پایش هستم!
 
بله! منتهی فکر نمی کنم از احمدی نژاد پای کار تر کسی پیدا شود، با این وجود دولت هیچ وقت این روش را دنبال نکرده است.
من حرف های خودم را می گویم و پای آن ها می ایستم. اگر هم بگویند چرا این حرف را زدی جواب می دهم. ولی نمی شود این مسائل را رسانه ای کرد.
 
شما استدلال ها و شواهدتان محرمانه است و فقط نتیجه گیری هایتان را رسانه ای می کنید و می گویید دولت در دام جریان انحرافی افتاده است!
من این مسئله را عنوان کردم و در مقابل هم آقای احمدی نژاد این مسائل را رد کرده و می گوید صحت ندارد. اینکه اشکالی ندارد. اما من می گویم چنین موضوعی هست و حاضرم اگر کسی بیاید ارائه کنم! چون ما با خود مشایی هم نشستیم و صحبت کردیم. گفتیم آقای مشایی شما بچه های حزب اللهی را فراری می دهید! ایشان گفت خیر، چنین نیست. گفتیم اگر قابل قبول نیست پس خداحافظ شما.
 
یاداشت آقای شریعتمداری بعد از دیدار آقا با هیئت دولت را خواندید؟
بله.
 
چطور میتوان برای دولتی که در برابر امر ولایت ایستاده و منحرف شده است، نمره 90 از 100 در نظر گرفت؟ آیا می شود باور کرد که یک آدم غیور و انقلابی برای ایستادگی در برابر ولایت فقط 10 نمره منفی در نظر بگیرد؟
ببینید. بحث این است که یک موقع شما میگویی بهتر و ما می گوییم بهترین! شما می گویی عالی و ما می گوییم عالی ترین! ما می گوییم دولت دهم می توانست بهتر از اینها باشد. ما زحمات دولت را نفی نمی کنیم و نمی گوییم که هیچ کاری نکرده است! این چیزی  که من می گویم از روی دلسوزی است.
 
بعد از سخنان رهبری و حمایت ایشان از گفتمان و عملکرد دولت شما هیچ اظهار نظری نکردید و امروز به صورت ناگهانی می گویید دولت در دام جریان انحرافی افتاده است!بله! دولت دهم افتاد در دام جریان انحرافی!
 

آقای کوثری! به خدا مغزم دارد هنگ می کند از این همه تناقضی که در صحبت های شماست. آخر چطور می شود به قول شما، دولت در دام جریان انحرافی بیفتد، اما رهبر مملکت و ولی امر در وصفش عباراتی مثل پرکارترین دولت، ساده زیست، مردمی، ضد استکبار، زنده کننده ارزش ها و ... را به کارببرند؟ اگر جریان انحرافی این خدمات را ارائه کرده باشد که باید نامش را با طلا نوشت. تناقضی نیست! بگذارید یک جور دیگر مطرح کنم. چرا وقتی آقا می فرمایند بیداری اسلامی آقای احمدی نژاد می گوید بیداری انسانی؟
 
مگر اسلام در برابر انسان است؟
نه ولی ایشان یک برداشتی برای خودش دارد.
 
احمدی نژاد گفت "وقتی می خواهم بگویم مردم آمریکا و کشورهای غیر مسلمان هم بیدار شده اند، حق ندارم بگویم بیداری انسانی؟ یا بیداری جهانی؟" آقای کوثری مردم آمریکا هم بیدار شده اند، وقتی با آن ها حرف می زنیم باید بگوییم شما دچار بیداری اسلامی هستید؟!
ببینید اشکال همینجاست دیگه! ایشان می گوید من جلوتر از همه هستم!
 
آقای احمدی نژاد چه زمانی این حرف را زده؟
مگر باید حتما این جمله را به کار ببرد؟ از ارائه این مطالب قشنگ، می شود برداشت کرد و نیازی نیست عین جمله بیان شود!
 
شما به عنوان یک کارشناس قبول دارید فضایی که علیه دولت وجود دارد عادی نیست؟

درست است. بله، قبول داریم.
 
آقا از گفتمان و عملکرد قوه مجریه حمایت کردند. به دولت گفتند گفتمان انقلاب را زنده کردید. هیچ یک از این تعابیر را در دیدار با مجلس و قوه قضائیه به کار نبردند با این وجود سنگین ترین فشار روی دولت است! این فضا عجیب نیست؟
قبول دارم. درست می فرمایید.
 
شما در برابر این فضا مقاومت کردید یا با آن همراه شدید؟
ما آمدیم کمک کنیم ولی نخواستند! اما من نظام را می بینم و هرجا کسی یک قدم مثبت بر می دارد حتما دفاع می کنم. بالاخره این را هم می دانیم که کسی که مسئول اجرایی کشور است، ممکن است اشتباهاتی هم مرتکب شود که طبیعی است. اما اینکه بخواهیم بر اشتباه پافشاری کنیم، کار خوبی نیست.
خلاصه اینکه اگر احمدی نژاد همان روند دولت نهم را دنبال می کرد و بدون حاشیه پیش می رفت، به الگوی همه دولت های آینده تبدیل می شد. البته ایشان می گوید که ما نمی رویم! (خنده)

اسلام پیروز است و شیطان نابود

لعنت خدا بر دشمنان اسلام . لعنت خدا بر شیاطین انسان نما . لعنت خدا بر پیروان ابلیس حقیقت نپذیر .

آتش خشم ابلیس در آغاز هزاره سوم چنان ملتهب شده که خود را می سوزاند و برای کم کردن نور حقانیت دین کامل خدا به تمسخر  مروارید گرانبهای خلقت می پردازند . وای بر دشمنان خدا و وای بر آنانی که انسانیت را در پست ترین حالت دنیوی اش می خواهند  . 


35 - حقیقت گویی پس از تحول

مهدی کوچک زاده این روزها چندان رسانه ای نیست، شیطنت برخی از رسانه های ناراحتی این نماینده اصولگرای مجلس را فراهم آورده و او دل خوشی از فضای رسانه ای کشور ندارد، متقبلا صراحت و شجاعت کوچک زاده نیز ادله کافی را برای رسانه های مخالف، جهت سانسور و بایکوت سخنان او فراهم آورده است.

ارزیابی کلی تان از فرمایشات رهبر معظم انقلاب چه بود؟
فرمایشات رهبری را می توان به دو بخش تقسیم کرد؛ یکی تاکید بر نقاط قوت و دیگری بیان برخی از مشکلات و ضعف ها. آنچه که از نقاط قوت گفته شد به نظر بنده دارای اهمیت بالاتری بود چرا که رهبر معظم انقلاب دولت را حافظ ارزش های انقلاب توصیف کردند. البته به برخی از مشکلات اقتصادی و فرهنگی هم اشاره کردند، اما به اعتقاد بنده مهمترین مسئله سلامت بستر اصلی انقلاب است. اگر انقلاب و ارزش هایش محفوظ بماند، هم فساد از بین می رود و هم مشکلات فرهنگی و معضلات اقتصادی مرتفع می شود. اگر به این شکل نگاه شود، در مجموع باید دولت را به واسطه این فرمایشات رهبری مورد تحسین قرار داد که اصل را حفظ کرده است. ساده زیستی، استکبار ستیزی، پرکاری و تماس با مردم ویژگی هایی از دولت بودند که حضرت آقا برشمردند.
ایشان در مسائل اقتصادی تاکید داشتند که دولت باید چاره اندیشی کند و از انداختن مشکلات به گردن هم پرهیز شود.
یک نکته اساسی اینجا وجود دارد که رهبر انقلاب بارها تاکید کردند خصوصا به خود ما نمایندگان که بار اصلی اداره کشور بر دوش دولت است و مثل علم کش عزاداریها زیر بار سنگینی است که باید دهها نفر او را تیمار کنند و خواستار همراهی بیشتربا دولت می شدند. من ضمن اقرار به وجود برخی ضعف ها و مشکلات در کار دولت در خصوص ریشه یابی وجود برخی از کاستی ها باید بگویم دلیل برخی از آنها چیزی نیست جز عدم همراهی مورد نظر رهبری با دولت و حتی در برخی موارد دشمنی و سنگ پرانی بدخواهان. بالاخره  اگر به هر موجود زنده ای که در حال طی یک مسیر است، سنگ بزنی، توهین کنی، اتهام و افترا بزنی به طور طبیعی دچار عدم تعادل و لغزش هایی در حرکتش خواهد شد.
 
یک گزاره ای در فضای سیاسی کشور وجود داشت که دولت دهم را از دولت نهم جدا می کرد و مسئولان را به تنازل از ارزش ها متهم. به نظر شما بعد از فرمایش آقا که بر زنده شدن ارزشهای انقلاب به خصوص در این 2-3 سال اخیر تاکید کردند، این تلقی باطل شده نشده است؟
من حالا نمی خواهم به این شکل نهم و دهم بگوییم. ولی کسانی که تلاش می کردند بگویند این دولت منحرف است یا یک جوری وانمود می کردند که انگار این دولت بدترین دولت تاریخ است، در نقطه مقابل دیدگاه و خواست رهبر معظم انقلاب عمل کردند. آقا تاکید کردند که این دولت حافظ ارزش های انقلاب است. حالا کسانی که می گفتند این دولت منحرف است باید بیایند جواب بدهند، با هر استدالالی. من کاری به استدلال هایشان ندارم. بعضی ها یک فرد و صحبت های او را مورد اتهام قرار می دهند و بواسطه حرف های او می گویند دولت منحرف است. خب این دولت با این توصیف رهبری معلوم است منحرف نیست! حالا یا آن اتهام به آن فرد اصلا وارد نیست یا اگر به او وارد است او تاثیری در دولت ندارد. که این دومی را نمی شود پذیرفت چون هر دوی اینها می گویند ما یکی هستیم.
 
به نظرتان فضای سیاسی – رسانه ای کشور تناسبی با فرمایشات آقا دارد؟
بگذارید من یکی از ایراد های بزرگ احمدی نژاد و دوستانش را بگویم و آن چیزی نیست جز تجلیل بی جا از رسانه! بله، فضای رسانه ای کشور فضای مناسبی نیست و بعضا  فاسد است. چرا ایشان اینقدر از رسانه ها بطور مطلق تجلیل می کند؟ ما با ید تفکیک کنیم بین رسانه انقلابی، حق گو و سالم با رسانه هایی که الگویشان امپریالیسم رسانه ای غرب است. متاسفانه اینجا را آدم می ماند چه بگوید. بنده یکی از کسانی هستم که زخم خورده رسانه های فاسدم. در یک دیداری هم اتفاقا به یکی از دوستان دولت گفتم من درک می کنم شما چه می کشی! با این فضایی که رسانه ها علیه تو درست کردند... اما من مانده ام که آقای احمدی نژاد با چه منطق و اطلاعاتی اینقدر از رسانه ها بطور مطلق تجلیل می کند. به نظر من اشتباه است.
 
یک عده ای لااقل به بخشی از دولت بدترین اتهامات ممکن را متوجه می کنند و می گویند رئیس دولت تحت تاثیر افکار یک منحرف، منحرف شده است! از طرف دیگر آقا این طور دفاع می کنند از دولت ...
این حرف ها دیگر باطل شده است! کسانی که دولت را صد در صد تحت سیطره فکری و اخلاقی فردی می دانند که منحرف است، اگر آقا را قبول دارند، نظر ایشان روشن است . این دولت تحت تاثیر هرکسی هست، حافظ ارزش های انقلاب است. اگر تحت تاثیر هیچ کس هم نیست باز هم حافظ ارزش های انقلاب است.
البته تاکید می کنم خود دولت هم قبول دارد و در مصاحبه دیشب آقای رئیس جمهور هم دیدیم که بخش اقتصادی به دلایل مختلف با مشکلاتی مواجه است و باید از نظرات خیرخواهانه استفاده شود. به نظر بنده یکی از اثرات منفی دشمنی هایی که با دولت شده این است که تقریبا دولت گوشش را روی بسیاری از حرف های خیرخواهانه هم  بسته است. آنقدر فحش داده اند که دولت باورش نمی شود کسی حرف خیرخواهانه بزند. در همین دیدار با آقا هم گفته شد. بلاخره حرف های گوناگون در مسئله ارز از دولت بیرون آمد که روی بازار اثر گذاشت.
 
اخیرا یک نفر یادداشتی نوشت و گفت که نمره دولت 90 از 100 است. در حالی که پیش از این آقای احمدی نژاد را بنی صدر مقایسه می کرد، می گفت احمدی نژاد بازار سکه و ارز را عمدا به هم ریخته تا به رهبری جام زهر بدهد، یا دولت می خواهد با آمریکا رابطه بر قرار کند ...
من این حرف ها را نمی پذیرم. هر کسی دلش خواست می تواند این حرف ها را بزند ولی من فقط آقا را می شناسم. بنده ملاکم در همه مسائل از جمله همین مورد و حتی حرف هایی که احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیونی اش در مورد مسائل خارجی و . . . ابراز داشت، فرمایشات رهبری است. آن آقایان و آقای احمدی نژاد هم نظراتشان را می گویند و ما معیارمان رهبری است.
 
تحلیل شما چیست؟ طی یک سال و نیم گذشته بخش عظیمی از نهادهای انقلابی و شخصیت های خوش سابقه علی رقم فرمایشات رهبر معظم انقلاب در برابر دولت ایستادند . این نگران کننده نیست؟
به نظر می رسد شما در این مصاحبه تلاش می کنید مسئله موسوم به جریان انحرافی را مطرح و از آن دفاع کنید . من به شما توصیه می کنم به این بحث فرعی مشکل ساز نپردازیدم. بنده لب کلام را گفتم و آن این است که آقا فرمودند دولت حافظ ارزش های انقلاب است. چطور ممکن است دولت تحت تاثیر انحراف اینگونه که رهبری فرمودند قابل توصیف باشد؟!
 
من به هیچ وجه چنین قصدی ندارم و تلقی شما غلط است. برای ما مهمتر از دولت احمدی نژاد، اصل نظام است. تحلیل شما چیست؟ چرا خواص صحبت های آقا را گوش نکردند؟
بنده تحلیلم این است که یک عده ای که دستشان از منافع نامشروع کوتاه شده و دولت و کل مملکت را متعلق به خودشان، اطرافیانشان و خانواده شان می دانند و فکر می کردند چون از اول انقلاب در پست ها بودند همه چیز باید برای آنها باشد، نمی توانند ورود یک فرد جدید به عرصه حاکمیت را بپذیرند، به همین دلیل با ناجوانمردانه ترین شیوه ها او را مورد حمله قرار دادند.
این حرف من به معنی نبود اشکال در کارهای احمدی نژاد و تایید همه اقدامات او نیست. بنده هم با آقای احمدی نژاد در برخی رفتارها، انتصابات، تصمیمات سیاسی و اقتصادی اختلاف نظر دارم. فحاشی و تهمت زدن را  آن آقایانی که مملکت را برای خود و خانواده هایشان می دانستند، باب کردند.
 
احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور عدالتخواه 7 سال است که مشغول است و آقا هم بر عملکرد و گفتمانش مهر تایید زده اند. اما با گذشت این زمان طولانی هنوزم که هنوز است ساختار های سیاسی و خواص درون و بیرون حاکمیت نمی توانند وجود او را هضم بکنند. هنوز ظرفیت پذیرش احمدی نژاد بوجود نیامده است. فکر می کنید این مسئله چه علتی دارد؟
به من بگو چه کسانی نمی توانند هضم کنند و این ظرفیت در کجا ایجاد نشده؟
 
بین شخصیت های سیاسی وجود ندارد ولی مردم از آن استقبال می کنند و خیلی همراهند.
آفرین. اصل همین است. اما بالاخره هر کسی قصد مبارزه برای عدالت را دارد، باید برای تحمل این سختی ها، ریخته شدن آبروها، شکافته شدن فرق ها وسوخته شدن بدن ها آمادگی داشته باشد. حتی باید آماده نیش خوردن از دشمنان دوست نما هم باشد. ما نباید فکر کنیم همه کسانی که اطراف ما و در این دولت هستند و مورد عنایت دولت هستند لزوما به ما خدمت می کنند. بنده مصادیق خیانت از طرف برخی را سراغ دارم و تلاش هم کردم به سهم خودم به دوستان برسانم ولی نمی دانم چقدر موثر بوده است.
 
به نظر شما موج عدالتخواهی برخاسته در سوم تیر را می توان آرام کرد و فضا را به قبل از سوم تیر بازگرداند؟
ببینید احمدی نژاد چیز جدیدی نیاورد بلکه آرمان های امام و و شعارهای انقلاب را که می خواستند از بین ببرند، در حد توانش زنده کرد. اینکه احمدی نژاد در مصاحبه اش گفت که "از کجا معلوم سال آخر این دولت باشد" معنی اش این بود که "از کجا معلوم که سال آخر طرفداری و سینه زدن برای این ارزش ها باشد؟" برخی از  آنهایی که می گویند سال آخر این دولت است، آنقدر کم عقل نیستند که نفهمند نمی توان بیش از دو دوره پیاپی رئیس جمهور بود. بله آقای احمدی نژاد بعد از 8 سال نمی تواند دیگر رئیس جمهور شود. در حقیقت آنها می خواهند بگویند امسال، سال آخر این شعار ها و آرمان هاست. دکتر هم گفت از کجا معلوم؟ ما هم نخواهیم گذاشت. ما هم نخواهیم گذاشت کسانی که مملکت را ملک طلق پدرشان می دانستند، دوباره به حکومت برسند البته مبارزه شکست و پیروزی دارد.
 
فکر می کنید اگر مهندسی انتخابات در دستور کار جریانات قدرت طلب قرار بگیرد، امکان مهار موج عدالتخواهی مردم وجود دارد؟
باورم این است که در انتخابات، به خصوص انتخابات ریاست جمهوری و در سطح کلان - حالا مجلس فرق می کند چون منطقه ایست و ممکن است بشود تاثیراتی گذاشت - نمی توان در برابر اراده مردم ایستاد.
امروز دیدم دو سه نفر مصاحبه کرده و گفته اند مگر احمدی نژاد نمی داند که ریاست جمهوری 8 ساله است؟ چرا، همه می دانند ولی شما معنی حرف رئیس جمهور را نفهمیدی! امسال، سال آخر این ارزش ها نخواهد بود ولی همه می دانند خرداد آینده احمدی نژاد رئیس جمهور نیست.
 
اصلی شدن مسائل فرعی و منحرف شدن توجهات از فتنه فرصتی را برای عرض اندام مجدد ساکتین فتنه پدید آورد. اگر روند ایجاد شده در 9 دی ادامه می یافت قطعا ساکتین فتنه جرئت نمی کردند در انتخابات مجلس کاندید بشوند، آن هم از قم!
آن کسانی که جایگاههای مختلف  اثرگذار مجلس را در دست گرفته اند، اگر انشا الله صحنه آزمایشی پیش آید خواهند دید که رای مردم آنها را در این جایگاهها نشانده یا رای 290 نماینده! من به ضرس قاطع می گویم کسانی که در مجلس انتخاب می شوند لزوما معنایش این نیست که اگر مردم هم مستقیما رای می دادند، باز هم آنها برای این جایگاهها انتخاب می شدند. این را در انتخابات های آینده خواهیم دید.
 
آقای دکتر نسبت به گذشته خیلی کمتر مصاحبه می کنید؟ علت خاصی دارد؟
نه، دلیل خاصی ندارد. راستش ما خیلی امیدی نداریم که این حرفها اثری داشته باشد. البته رسانه ها هم وقتی ببینند با توهین و فحاشی نمی توانند کسی را از صحنه بیرون یا با خود همراه کنند دستشان برای استفاده از بایکوت خبری هم بسته نیست.
 
فکر می کنم بعد از شیطنت یکی دو تا از رسانه های اصلاح طلب و اصولگرا کمی دل چرکین شده اید.
من از همان سال دوم مجلس هفتم فهمیدم که فرهنگ حاکم بر فضای برخی رسانه های کشور فضای تدبیر شده توسط فرهنگ صهیونیستی است، البته ممکن است بعضی از آنها خودشان هم ندانند. مدعیان اصولگرایی و اسلامیت در سایت های خودشان بد ترین روش ها را برای نسبت دادن دروغ و تهمت به افراد به کار می گیرند. این فضا اسلامی است؟ این فضای آزادی بیان است؟ درست مخالف صریح نظر رهبر انقلاب است! ایشان بارها فرمودند چیزی که احتیاج به اثبات قضایی دارد را مادامی که اثبات نشده نباید گفت. بعد فرمودند حتی اگر کسی محکوم هم شد معلوم نیست آوردن اسمش درست باشد. بعد فرمودند جایی پیغمبر با اصحابش بود و کسی که زنای محصنه مرتکب شده بود را سنگسار می کردند. دو نفر از اصحاب گفتند دیدی مثل سگ جان داد؟ پیغمبر گفتند چرا به برادر مومنتان ... ؟ با این مزخرفاتی که در برخی  سایت های مدعی اصولگرایی می بینیم ، می توانیم بگوییم که در خط امامیم؟ ما در خط رهبری هستیم؟
 والله من کاری به افراد ندارم ، اما آقای محترم! شما اصولگرا هستی که هر روز در سایتت به معاونان و همکاران رئیس جمهور می گویی مقام معلوم الاحال؟ که هر روز به دیگران که شما نمی پسندید فحاشی می کنید و قبل از اثبات در دادگاه تهمت می زنید؟ هر وقت ثابت شد در دادگاه آن وقت شاید بشود این حرف ها را زد البته دادگاه هم ممکن است اشتباه کند. ولی هر وقت قاضی گفت فلانی مجرم  است من هم می گویم. شما حق ندارید به مردم تهمت بزنید. اگر می خواهیم در مملکت سنگ روی سنگ بند شود باید حرف آخر را قاضی بزند. آیا کسانی که دیگران را قبل از اثبات جرم بیشرف می خوانند خود بهره ای از شرف برده اند؟. بنده این روش های خبر پراکنی و تهمت زنی را روش های قوم یهود می دانم تحت هر نام که باشد. عین این تعریف از قوم یهود در قرآن آمده است، این ها کلمه و سخن را تحریف می کنند. ما مرتب می بینم در سایت هایی  که متعلق به افراد مدعی اصولگرایی است و یا در اختیار سازمانهای مبلغ اسلامیت است، دروغ می نویسند. من از آقای احمدی نژاد می پرسم که از این ها باید تجلیل شود؟
یکی از اسباب مصیبت ها عدم پایبندی رسانه ها به اخلاق است. من منکر این نیستم که رسانه های خوب هم داریم  اما فضای حاکم همه را آلوده کرده؛ اعم از اصولگرا و غیره... این فضا فضای فاسدی است.
 
آقای احمدی نژاد رئیس شورای فضای عالی مجازی است و آقا هم چند بار از این فضا انتقاد کردند، حتی از سایت ها و وبلاگ ها نام بردند. فکر نمیکنید این شورا باید فعال تر بشود؟
بله این موثر است ولی به نظرم خود آقا هم انتظار دارند نتیجه اش 5 سال دیگر بیرون بیاید. ولی خدای نکرده نباید برای عزیز شدن بین اینها متوسل شویم به برخی رفتارها و حرف ها. این در نهایت موجب ذلت خواهد شد.
 
احمدی نژاد خودش قربانی این رسانه هاست.
من می گویم نباید بگوید همه رسانه ها خوبند و عزیزند!
 
احمدی نژاد اگر می خواست عزیز بشود و دنبال راضی کردن کسی بود، آن رئیس بزرگ را راضی می کرد که همه مشکلات یک بار برای همیشه حل شود! از نظر احمدی نژاد قاطبه خبرنگاران سالم و متعهدند و ناپاکی ها ناشی از مدیران رسانه هاست.
من نمی گویم احمدی نژاد می خواهد این کار را بکند ولی در کل نباید به این شکل موضع بگیرد، من درک نمی کنم. باید در صدد دنبال رضایت خدا بود. در مورد مصاحبه تلویزیونی اش هم حرف دارم .
 
بفرمایید!
ببینید کسی مخالف این نیست که وقتی مهمان خارجی به کشور ما می آید، باید عزیز داشته شود، کسی منکر این حرف ها نیست. نکته اینجاست که آقا فرمودند در روابط خارجی باید روحیه انقلابی را حفظ کنیم. این چه معنایی دارد؟ من منکر این نیستم که ما باید آل سعود و بحرین را هم دعوت کنیم ولی تکلیف ما با آل سعودی که امام می فرماید در موقغ مقتضی انتقام خود را از آل سعود جنایتکار خواهیم گرفت، چه می شود؟ من این سوال را دوست دارم از احمدی نژاد بپرسم. البته شاید در تلویزیون مصلحت نباشد ولی باید به نوعی روشن گری کند.
 
شما چه دیپلماسی را می پسندید؟ احمدی نژاد باید با آل سعود چه کار کند که راضی شوید؟
دیپلماسی آنی است که امام گفته است. ببینید امام همه این حرفهای احمدی نژاد را در چند سال اول حکومتش زد. امام همه سران خائن عرب را آزمود و آنها را به نحو احسن دعوت به اسلام ناب کرد و از اسلام آمریکایی برحذر داشت لیکن آنها نشان داند آدم نمی شوند لذا امام  بعد از مدتی حساب سران خائنی چون حسن مراکشی و حسین اردنی و نامبارک مصر و . . . . را روشن کرد.
 
ما نمی توانیم به عنوان کشوری که الگوی ملت هاست رفتارهایی ابهام آمیز از خود به نمایش بگذاریم که آن ها را در مورد سران خائن کشورها به اشتباه بیاندازد. باید حواسمان باشد. من مخالف دعوت از کشورها نیستم. اصلا به قول آقا دیپلماسی یعنی جنگ با لبخند. اما بعضی حرفهای احمدی نژاد در مصاحبه را چه طوری باید با مسئله الگو شدن برای ملت ها جمع کنیم؟ امام به ملت ها گفتند سران خائن شما نخواهند همراهی کرد در آزادی فلسطین! یک فکری باید کرد. نمی گویم در اجلاس این کار را نکردیم. اما فقط مهر و محبت کافی نیست. این ها حرف های درستی است که از آخرش چیزی در نمی آید. ما نباید کاری کنیم که ابهام بوجود بیاید و بعضی هم سریع بگویند انحراف!
 
از آن طرف هم دخالت در دیپلماسی که رئیس جمهور متذکر شد حرف بسیاری درستی است. کسانی که دست چپ و راستشان را نمی شناسند، نباید در دیپلماسی دخالت کنند. حتی در مجلس هم می شناسم کسانی را که بلند می شوند در عالی ترین سطوح، بدون کمترین اطلاعاتی حرف می زنند. حالا ما می گوییم که ان شاالله صلاحیت فهمی و عقلی اش را دارند، ولی اطلاعات که ندارند. متاسفانه این آزادی بی حد و حصر در کشور ما باب شده است. البته نماینده مجلسی که به جای مجلس، خودش را در راس امور می داند اگر نظری غیر از این بدهد، جای تعجب دارد! ضمنا نباید فراموش کرد که رهبر عزیز مان از موازی کاری در سیاست خارجی هم پرهیز دادند.

صدای ضد انقلاب ها به صدا در می آید  

رییس جمهور چند شب قبل در تلویزیون  و در مقابل دیدگان مردم سخن گفت  و سیلی های دیگری به صورت مخالفان زد  . مخالفانی که بعد از سخنان عمیق رهبری و حمایت های ایشان از دولت ، وقیحانه و دیوانه وار هجمه ها را نه تنها کم نکردند  و بلکه افزون تر نیز کردند  . این نابخردان مال مردم خور که دستشان از بیت المال و سیاست و قدرت اندوزی کوتاه شده است و بیش انگاران هیچی هستند که زندگی شان به تخریب دیگران اختصاص دارد در آینده ای نزدیک مخالفت خود با رهبری را نیز عیان خواهند کرد  . اگر شما به متن زیر بنگرید متوجه می شوید که رهبر معظم انقلاب هیچ انگاشته شده است و گویی به ایشان هم ناسزا گفته می شود که از این دولت حمایت کرده است  و دقیقا می توان ناسزا ها و عقده گشایی ها را پر رنگ مشاهده کرد که به رییس جمهور فرستاده می شود ولی هدف ولایت است  و سیستم و مردمی که احمدی نژاد را روی کار آورده و از وی حمایت می کند  . دولتی که از رای مردم برخواسته ( میزان رای ملت است ) و 7 سال مورد تایید مقام عظمای ولایت قرار گرفته است و هیچ انحراف محرضی ازش سر نزده  و هیچ اشکال بزرگی در پیروی از اسلام نداشته ،  توسط جماعت هیچ و ماقبل شخصیت و رجال مرده بی تاثیر و ناشناخته برای عموم و غیر مسئولان خارج از گود نشسته مورد انتقاد قرار می گیرد . فعلا افاضات این ریزشی ضد انقلاب را که با تریبون های کذایی سخنوری می کند را بخوانید :

یک کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به مصاحبه تلوزیونی رئیس جمهور و با بیان اینکه وی از رویکرد خدمت به مردم در حاشیه دولت به کسب قدرت تغییر رویه داده است، گفت: احمدی نژاد تا جایی که در مسیر خدمتگزاری قرار گیرد شان و منزلت خواهد داشت و هر جا که از خدمتگزاری فاصله گیرد و به فکر قدرت باشد زحمات خود را بر باد خواهد داد.

عباس سلیمی نمین در گفتگو با خبرنگار مهر در واکنش به مصاحبه تلویزیونی رئیس جمهور گفت: به طور کلی مردم این نوع سوال و جواب و مساعدت بین خبرنگار و مصاحبه شونده که کاملاً مشهود بود را نمی پسندند.

( خدمت گذاری  و کار و تلاش که توسط رهبر انقلاب نقطه برجسته  این دولت شمرده می شود توسط این ضد انقلاب اصلا دیده نمی شود  و  با نگاهی فراتر از نگاه رهبری بر عملکرد دولت فخیمه نظر می دهد  . در ضمن نفهمیدیم بالاخره مردم کیانند  . مردم این آقا بیشترند  و یا مردم احمدی نژاد ؟ چرا ایشان حرف مردم اقلیت پشتوانه خود را حقیقت تر می داند و آن را برتر و مهم تر از مردم احمدی نژاد می پندارد )

وی با بیان اینکه درست نیست که خبرنگار آن سوالی را مطرح کند که پاسخ دهنده تمایل دارد افزود: یک نوع آرایش و هماهنگی میان مصاحبه شونده و مصاحبه کننده وجود داشت.

( همه برنامه را دیدند و همه می دانند که مجری تقریبا سوالات مهم را پرسید  . در ضمن به ناچیز هایی مثل ایشان هیچ مربوط نیست که چه سوالهایی باید پرسیده شود  و نشود  . تا زمان رییس دولت بودن  احمدی نژاد حق دارد که از صدا و سیما تنها تریبون دستش استفاده حتی تبلیغی کند . همین صدا و سیما در حال حاضر در حق این دولت پرکار نامرادی هم کرده است  )

این کارشناس مسایل سیاسی با اشاره به بخشی از اظهارات رئیس جمهور مبنی بر اینکه امسال سال آخر دولت نیست گفت: این صحبت رئیس جمهور حرف جدیدی نیست و رویکرد احمدی نژاد از خدمت به ماندگاری در قدرت تغییر یافته است و این تغییر رویکرد به طور محسوس احساس می‌شود.

وی ادامه داد: احمدی نژاد به دلایلی احساس وظیفه می‌کند که باید در قدرت بماند و حال این موضوع را که چه به صورت جدی و یا شوخی در رسانه ملی ابراز کرده باشد، شواهد آن به خوبی نمایان است.

( اخیرا جریانی تخریبی در حال تشکیل است که می خواهد مدل پوتین – مدودف را در ایران خنثی کند . یعنی مورد اعتماد رییس جمهوری در دوره بعد روی کار نیاید . در این دولت که دو سالی بر خلاف نظر رهبری جریان انحرافی را نسبت دادند . چون دیدند موفق نشدند و احتمال فراوان سردمدار جریان منحرف از عقاید خوارجی  و غیر علوی این آقایان بر سر کار خواهد آمد سعی و تلاش دارند وقوع آن را منتفی کنند  . خب مسلم است که از این جریان برتر که در حال رشد است و هنوز قیامش را هم شروع نکرده است به شدت می ترسند . تا حد زیادی به خاطر عملکرد احمدی نژاد عدالت خواه رنگ پریده شده اند و می دانند که با آمدن تفکر مشایی تندرو تر از احمدی نژاد دیگر اثری نخواهند داشت . احمدی نژاد هم گفت مردم این آرمان را ادامه خواهند داد و از باقی ماندن این دولت منظورش تفکرش بود  . مردم ایران انتخاب برتر را خواهند کرد  و اصلا توجهی به این همه خودکشی ها و اغتشاش سیاسی ندارند  . )

وی با بیان اینکه رئیس جمهور نباید فقط به القائات یک سری عناصر متملق در اطراف خود توجه کند گفت:‌ احمدی نژاد فکر می کند تنها کسی است که رسالت دارد جلوی بدعت ها و انحرافات را در جامعه بگیرد و این در اثر القائات عناصر درون دولت است که می خواهند بدعت های گذشته را احیا کنند.

( همه می دانند که احمدی نژاد بعد از رهبر انقلاب تنها پیگیر رسالت اسلام ایرانی  و انقلابی است و عملکردی که وی دارد در درجه ای بالاتر فقط از جانب پیامبران صورت گرفته است  و در آن راستا تلاش می کند  و دقیقا همچون بزرگان رنجدیده رسالت دار مورد هجمه است و همچون علی ( ع) هم از ریاکاران و هم از خوارج تند رو و هم از مال دوستان مال مردم خور ضربه می خورد و ناسزا می بیند و طرفدارانش  مظلوم و مورد هجمه اند و خیلی شباهت های دیگر )

وی تاکید کرد: مردم تا جایی با مسئولان همراه هستند که آن‌فرد پایبند به اصول باشد و اگر بخواهد از اصول تخطی کند مردم نیز وی را کنار خواهند گذاشت.

( خب این هم جلو افتادن از ولایت است . نمی دانستیم که عباس سلیمی نمین باید برای دولت ، اصول و خط فکری مشخص کنند و این دقیقا مثل معروف را به یاد ما می اندازد که هر وقت آب سر بالا رفت قورباغه هم ابو عطا می خواند )

سلیمی نمین با بیان این که اگر احمدی نژاد گمان می برد درصورتی که دوباره با همان تابلوی ادوار قبل وارد انتخابات شود مردم از آن حمایت می‌کنند دچار خطای تحلیلی فاحشی شده است گفت: گفتمان اصولگرایی احمدی نژاد را به قدرت رسانده است و مردم به احمدی نژاد که قول داده بود به آن اصول پایبند باشد رای دادند؛ بنابراین احمدی نژاد بدون این اصول و گفتمان ارزشی نخواهد داشت.

این کارشناس مسایل سیاسی تصریح کرد: اگر احمدی نژاد عزتی داشته و دارد به دلیل پایبندی‌اش به اصول است و اگر عزتش کاهش یابد به دلیل زاویه دار شدنش از ارزش‌های اصولگرایی است.

( همه می دانند که احمدی نژاد در سال 1384 را به جدا کردن زن و مرد و اقدامات متحجرانه محکوم می کردند  و این دقیقا در راستای انگ اصولگرایی بودن رخ داد  . شعارهای انقلابی و اسلامی که داد جریان اصولگرا را جذب خود کرد ولی تنها عامل پیروزی ایشان نبودند . اصولگرا ها بین دیگر کاندیدها ایشان را علاقه مند تر به آرمان های انقلاب دیدند  و اگر می دانستند اینقدر پایبند خواهد بود به وی رای نمی دادند . احمدی نژاد مدتی بعد خود را فارغ از هر جناحی دانست و حتی دعواهای چپ و راست و اصولگرا اصلاح طلب را بازی سیاسی بر شمرد و مردم را همیشه به جای خود به سوی خدا و عشق  و صلح دعوت کرده است . آقایان باید بدانند که مملکت مال اصولگرا نیست . یک رییس جمهور مردمی هیچ گاه رای آوردنش به یک جناح بسته نیست . )

وی افزود: احمدی نژاد تا جایی که در مسیر خدمتگزاری قرار گیرد شان و منزلت خواهد داشت و هر جا که از خدمتگزاری فاصله گیرد و به فکر قدرت باشد زحمات خود را بر باد خواهد داد.

( باز هم جلو افتادن از مقام ولایت و هشدار نابخردانه . دقیقا تهمت هایی است که به مولا علی (ع) هم می زدند  و اینکه علی به دنبال قدرت است )

سلیمی نمین در توصیه‌ای به دولت گفت: من به عنوان یک دلسوز دولت به رئیس جمهور می‌گویم که اگر می خواهد در نزد مردم محترم بماند می‌بایست در چارچوب قانون حرکت و قدرت را طبق روال طبیعی و قانونی آن ترک کند.

( اولا باید ثابت شود که ایشان دلسوز است . دوما چرا بعد از این همه فحش دادن خود را دلسوز می داند  . مگر دلسوزی همانا فحش دادن است ؟  سوما منظور ایشان از چارچوب قانون چیست ؟ قانون اساسی موجود  یا قانون فکر بسته خودشان ؟ )

وی در خصوص ورود دولت به انتخابات گفت: دخالت و ورود دولت به انتخابات این شائبه را در جامعه به وجود می‌آورد که دولت از امکانات دولتی برای ماندن در قدرت استفاده کرده است. بنابراین ممکن است زمینه برخی نابسامانی‌ها را در فضای انتخاباتی رقم بزند.

( این هم نشانه فتنه گری این آقایان که همچون میر حسین موسوی می گویند اگر فلانی رای بیاره حتما تقلب شده و ... . جالب است که هر نوع رای  به جز نظر خودشان را مهندسی شده و دروغین می پندارند  و در قبال دوره یازدهم می خواهند این شائبه را بیش از سال 1388  ایجاد کنند  . )

این کارشناس مسایل سیاسی با بیان اینکه دولت باید از تاریخ نیز درست عبرت بگیرد، گفت: قبل از این دولت نیز برخی دولت‌ها می خواستند با تغییر در قانون اساسی زمینه حضور مجدد خود را فراهم کنند. آنان نیز شان، سابقه و جایگاه‌شان در نزد مردم، انقلاب و رهبری بسیار بسیار بالاتر از جایگاه کنونی احمدی نژاد بود اما زمانی که خواستند خارج از چارچوب و اصول حرکت کنند مردم آنان را ترک کردند و احمدی نژاد نیز نباید فکر کند که مقام و منزلتی برتر از دیگران دارد.

( دولت های قبل را با شانی بالاتر از احمدی نژاد می دانند ایشان . تهمت تغییر  در قانون ایجاد کردن می فرمایند ایشان . خلاصه در این پاراگراف یک بیانیه کاملا سرشار از افترا می بینیم که باید پیگرد قانونی شود  . در روز روشن ضد انقلاب و تحول  و پیشرفت بودن نوبر است )

وی ادامه داد: احمدی نژاد اگر دچار انحراف نشود می تواند با ارزیابی عملکرد خود و بررسی نقاط ضعف و قوت از طریق منطقی و به صورت اصلاح شده بعد از پایان دولت دهم در عرصه سیاسی کشور به طرق مختلف نقش آفرین باشد.اما اگر در مقابل قانون قرار بگیرد از قدرت محو خواهد شد.

( و این هم تهدیدی دیگر . واقعا به دلسوزی ایشان نسبت به دولت غبطه می خورم . نقش سیاسی رییس جمهور در آینده هم مشخص شده است . به عبارتی فرموده اند : احمدی نژاد اصلا دیگه وارد سیاست نشه و بشینه تو خونه )

وی در پایان در توصیه ای به خبرنگار مصاحبه کننده با رئیس جمهور گفت: خبرنگار باید دلسوزانه تر عمل کند و سوالاتی را مطرح سازد که نتیجه بهتری داشته باشد و مطالبات مردم بیان شود.

( در کل می توان نتیجه گرفت که احمدی نژاد به درستی قدم بر می دارد و طبق گفته پیر معمار انقلاب دشمنانش احمق تشریف دارند . دشمنانش با پیشرفت بیشتر با معیارهای انقلاب عصبانی تر می شوند  . دشمنانش دائما مخالفت می کنند  و اگر خوشحال شدند باید به حرکت خود شک کرد  . دشمنانش در خیالات و اوهام به سر می برند .

و اما

دشمنانش بدانند محمود احمدی نژاد در بدترین حالت از قدرت هم کناره رود که محال ممکن است . طرفدارانی را تربیت کرده است که رییس جمهور بعدی را در صورت کج روی از آرمان های حقیقی انقلاب بر زمین خواهند کوبید  . همه می دانند که احمدی نژاد به خاطر توانایی های بیش از دیگرانش مورد هجمه است و در اینجا اصلا پشتوانه ای جز خداوند نمی توان دید  . طرفدرانش هم چنین اند و به دلیل سطح بالا بودن عملکردشان مورد تعرض بدخواهان ضعیف قرار می گیرند  . شاید به فرض محال احمدی نژاد کنار رفت و طرفدارانش هم محدود شوند  . ولی بدانید این طرفداران روحی سرشار از آرمان خواهی دارند و با توانایی های نبوغ آمیزشان در همه ابعاد همچون انفجار بزرگ اتمی دودمان همه تن پروران ضد انقلاب عقب افتاده را به باد خواهند داد  . 

تعدیل همه هارت و پورت های مقطعی

سعید سهیلی در تازه ترین گفتگویش بار دیگر تاکید کرده که توقیف «گشت ارشاد» در اکران عمومی و البته ارائه نسخه سانسورشده آن به شبکه نمایش خانگی برآمده از نظرات اشخاصی مانند صادق کوشکی است! با این حال محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه امام صادق که همزمان با روند توقیف «گشت ارشاد» و «خصوصی» به برنامه «هفت» آمده و مباحثی را درباره سینمای ایران مطرح کرده بود، شأن خود نمی داند که پاسخ سهیلی را بدهد. بخشهایی از گپ کوتاه ما با کوشکی را در ادامه می خوانید:

اگر خاطرتان باشد شما در آخرین قسمتهای برنامه «هفت»ی که با مجری گری فریدون جیرانی اجرا می شد روی آنتن آمدید و درباره اوضاع سینمای ایران و به خصوص دو فیلم «گشت ارشاد» و «خصوصی» صحبت کردید.

ببینید، اگر بنا باشد با هم گفتگو کنیم باید برمبنای درستی پیش برویم پس نباید اتفاقی که رخ نداده را به من نسبت دهید. من در آن برنامه مذکور هیچ گاه درباره فیلم یا فیلمهای موردنظر شما صحبت نکردم بلکه درباره روند حاکم بر سینما صحبت کردم. من درباره فیلمهای زیادی صحبت کردم اما درباره این دو فیلم بخصوص اصلا وارد بحث نشده و نمی شوم.

با این حال سعید سهیلی کارگردان «گشت ارشاد» یکی از دلایل توقیف فیلمش را صحبتهای شما دانسته است و به تازگی هم این ادعا بار دیگر تایید شده.

نه با آقای سهیلی حرفی دارم و نه برایم نظرات ایشان، اهمیت دارد. شأن من نیست که پاسخ ایشان را بدهم.

از دریچه دیگری به موضوع بپردازیم. چطور می شود که فیلمی در اکران عمومی که گستره مخاطب کمتری را دارد به دلیل یک سری مخالفتها، توقیف می شود اما به ناگاه با تیراژی گسترده در شبکه نمایش خانگی عرضه می شود؟ آن مخالفها الان کجا هستند؟

چرا این سوال را از من می پرسید؟ سیاستگذار این بحث وزارت ارشاد است و دوستان حاضر در آنجا باید به این پرسش پاسخ دهند. حتما از نظر دوستان ارشاد، کار درستی بوده که آن را انجام داده اند. من که برای اکران یا عرضه فیلم در شبکه خانگی مجوز نداده ام. فقط همین قدر می گویم اگر دستگاهی فیلم را در اکران سینمایی توقیف کرد، خلاف عقل است که در تیراژ گسترده آن را در ویدیوکلوبها توزیع کند. این خود وزارت ارشاد بود که فیلم را توقیف کرد و حالا خودش است که مجوز عرضه فیلم در شبکه نمایش خانگی را داده. این کار خلاف عقل است و آقای شمقدری یا در درجه ای بالاتر آقای حسینی وزیر ارشاد باید به این پرسش پاسخ دهند.

به هر حال خیلیها طرز فکر شما و آدمهایی مانند شما را دلیل توقیف این فیلم می دانستند.

من نه مجوز توقیف دادم و نه همزمان با اکران فیلم، درباره آن موضع گیری خاصی کردم.

یعنی با «گشت ارشاد» هیچ مخالفتی نداشتید.

ببینید در حوزه نقد فیلم این منتقدان هستند که باید به بررسی فیلمها بپردازند. من صرفا یک معلم هستم و کارم، چیز دیگری است.

به عنوان یک مخاطب عام که می توانید نظرتان را درباره این فیلم بدون سانسور بگویید.

نظر شخصی ام به عنوان مخاطب این است که کلیت فیلم مذکور را هنجارشکن دیدم و برای جامعه، مضر. البته این نظر شخصی من است. فراوان بودند کسانی که فیلمهای بسیاری را که در این چند سال اخیر تولید شده اند فیلمهای مضری دیدند؛ یکی دو عنوان فیلم هم نیست.

شما می گویید فیلمهای بسیاری در چند سال اخیر تولید شدند که مضر بودند پس چرا این همه هیاهو و حاشیه به یک بار در اکران نوروزی حادث شد؟

این سوال را در مورد هر حادثه ای می توان پرسید. در بازی اخیر پرسپولیس-استقلال بارانی از سنگ بر سر بازیکنان بارید. آیا پیشتر چنین وضعی نبود؟!

هستند گروهی که درگیریهای پیش آمده در سینمای ایران که همه برآمده از تقابل حوزه هنری و وزارت ارشاد بوده را ناشی از تعطیلی خانه سینما می داند. این گروه معتقدند سران خانه سینما بعد از تعطیلی این نهاد پشت حوزه هنری سنگر گرفته و به نوعی در حال تلافی رفتاری هستند که در مورد تعطیلی خانه سینما صورت گرفت. نظر شما در این باره چیست؟

این سوال را بروید از کسانی بپرسید که از پشت پرده ها خبر دارند. استادان دانشگاه که از پشت پرده خبر ندارند. من هیچ اطلاعی از پشت پرده ها ندارم و دلیلی هم ندارد که به این واسطه مورد پرسش قرار گیرم. باز هم می گویم نه توقیف «گشت ارشاد» به من ربط داشت و نه مجوز پخش آن برای شبکه ویدیویی.

مهم ترین بخش های صحبتهای بزرگ مرد دیانت

وقتي حكومت عدالت برپا شود حكومت جهاني است، نه حكومت فردي.

رسانه‌هاي آزاد هم حق ندارند به مسئول يك كشور توهين كنند

امروز ادبيات ما در دنيا مشتري‌هاي زيادي پيدا كرده است و بدانيد كه اين بيداري در منطقه يك بيداري جهاني است

از نظر ما اسلام دين خاتم است و بيداري اسلامي به عبارتي بيداري تمام جهان است

ملت ايران به دنبال عدالت است اگر من نوعي به دنبال قدرت باشم، به نسبتي كه به دنبال قدرت هستم، براي ملت ضرر هستم.

چرا به ملت توهين مي‌كنيد؟ چرا به ملت مي‌خواهيد به زور القاء كنيد و بگوييد كه تو اشتباه كردي كه اين را انتخاب كردي؟ چرا اينقدر توهين و تهمت زديد؟ اگر مي‌خواهيد رئيس‌جمهور شويد در سال بعد خوب خود را معرفي كنيد و ملت بعد از بررسي‌ها انتخاب مي‌كنند.

اين‌كه مثلا بگويند تو مديريت كن، ولي در مورد آن چيزي كه دولت مي‌خواهد اجرا كند، بيايند و به ما بگويند قدم به قدم چه‌كار كن اين باعث مخدوش شدن مرزها مي‌شود. مثل اين است كه مثلا بگوييم 10 هزار تومان به شما مي‌دهيم كه با آن ناهار درست كنيد، بعد بگويند كه حدود 2 كيلو گوشت بخر، 3 كيلو سبزي بخر، 4 كيلو فلان چيز را بخر. اينها كه مجموعش مي‌شود 40 هزار تومان. پس مديريت كجاست؟

برخي افراد هستند كه مسئوليت دارند ولي حتي يكبار قانون اساسي را نخوانده‌اند. همه ملت بايد قانون اساسي را بلد باشد.

در قانون اساسي آمده است كه نمي‌شود با وضع قانون و يا به بهانه امنيت ملي آزادي مردم را محدود كرد. همچنين در قانون اساسي آمده است كه ظرف 24 ساعت بايد به متهم تفهيم اتهام شود. كجاي دنيا چنين است؟ ما بايد اينها را اجرا كنيم. 

نمايندگان مجلس و شوراها محترم هستند اما رئيس‌جمهور نماد تصميم ملت است و اين اختيار به او داده شده است كه اگر چيزي خلاف مصلحت مردم است امضا نكند. چقدر سر و صدا كردند و حتي در قوه قضاييه پرونده درست كردند، در صورتي كه من گفتم كار خلاف قانون اساسي انجام نمي‌دهم.

اين دولت پاك‌ترين دولت در تاريخ كشور است و هيچ‌گاه به دنبال كاسبي و قدرت و كارهاي حزبي و گروهي نبوده است. حال ممكن است يك مدير رده پايين در جايي تخلفي بكند، اما مديران اصلي دولت جزو پاك‌ترين‌ها هستند. اين افراد نه فراماسونر، نه حجتيه‌اي، نه بهايي، نه بزرگ‌ترين خطر از صدر اسلام تا كنون، نه خائن و نه دشمن هستند، بلكه اينان براي مقابله با دروغگويي و تقلب تلاش كرده‌اند و در اين راه فحش خورده‌اند و مقام معظم رهبري نيز در سخنان خود گفت كه حملات به دولت به خاطر دفاع از ارزش‌هاست و ما از چيزي منحرف نشده‌ايم.

 اگر 100 سال هم بايستم، يك ثانيه هم يك بله به زياده‌خواهان نمي‌گويم. شايد سكوت كنم، اما بله نخواهم گفت. در جايي نشسته بوديم كه يك فرد سخنراني مي‌كرد كه شروع به كوبيدن دولت كرد. براي اين مساله لطيفه‌اي درست كرده بودم كه مي‌گفتم از 52 هفته سال عده‌اي 51 هفته به دولت فحش مي‌دهند و هفته دولت را هم از آن انتقاد مي‌كنند.


دین اسلام دین بسیار بزرگی است . خدشه بر آن ناممکن است . آنانکه اسلام را آسیب پذیر می دانند . ابله ترین ها هستند  . 


30 - جملات طلایی رهبر انقلاب در افتتاحیه اجلاس سران غیر متعهد


1- نظام سلطه به کمک ابزارهای رسانه ای خودهرسخن حقی رادروغ وهرمطالبه حقیقی رایاغی گری می خواند. 

 
2- اعتراض ها در اروپانشان دهنده ی لبریزشدن صبروتحمل ملت هاست. 

3- شوراى امنيت سازمان ملل داراى ساختار و سازوكارى غيرمنطقى، ناعادلانه و كاملاً غير دموكراتيك است؛ اين يك ديكتاتورىِ آشكار و يك وضعيت كهنه و منسوخ و تاريخ مصرف گذشته است. 

4-  جمهورى اسلامى ايران استفاده از سلاح هسته‌اى و شيميائى و نظائر آن را گناهى بزرگ و نابخشودنى ميداند. ما شعار «خاورميانه‌ى عارى از سلاح هسته‌اى» را مطرح كرده‌ايم و به آن پايبنديم. 
 
5- من تأکید می کنم که جمهوری اسلامی هرگز درپی تسلیحات هسته ای نیست و هرگز از حق ملت خود برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای چشم پوشی نمی کند. شعار ما «انرژى هسته‌اى براى همه، و سلاح هسته‌اى براى هيچكس» است.

6- اتاق فرمان 
 رهبر هم همه را بار دیگر به روزهای نخستین انقلاب اسلامی برد و یاد سخنرانی های آتشین امام راحل انداخت که بلوک شرق و غرب را در هم می شکست و زبان مستضعفان عالم بود. دیروز هم یدیعوت آحارانوت صهیونیستی نوشت: سخنرانی رهبر ایران 'آتشین' بود. 
جهان نباید با دیکتاتوری چند کشور غربی اداره شود. 
 
7- اين وضعيت معيوب و پر زيان، غيرقابل ادامه است. همه از اين هندسه‌ى غلط بين‌المللى خسته شده‌اند. بايد اين وضعيت نامعقول را علاج كرد. 
 
8- تحریم هایی که یاوه گویان فلج کننده خوانده اند گام های ما را محکم تر و عزم ما را راسخ تر کرده است. 
 
9- طنز تلخ روزگارما ، دولت آمریکاست که دارای بیشترین و مرگبارترین سلاح های کشتار جمعی است اما امروز می خواهد پرچم مخالفت با سلاح های هسته ای را داشته باشد. 
 
10- آمریکایی ها، رژیم صهیونیستی رابه سلاح هسته ای مجهز کرده اند تا به کشورهای مظلوم منطقه مسلط کنند. 
 
11- فلسطین متعلق به فلسطینیان است و ادامه اشغال آن خطر عمده ای برصلح وامنیت جهانی است. 
 
12- پند خیرخواهانه ای به حامیان رژیم صهیونیستی می دهم، که بیایید به پیشنهاد جمهوری اسلامی در خصوص برگزاری همه پرسی بیاندیشید و شجاعانه خود را از گره ناگشودنی کنونی نجات دهید. 
 
13- علاج مشکلات کنونی کشورهای عضو جنبش عدم تعهد با همکاری اقتصادی و رسانه ای کاملا امکان پذیر است. 
 
14- خطاب به سران جنبش عدم تعهد: به هدف ها وفادار بمانیم و از اخم دولت های زورگو نترسیم. 
 
15- ما اعضای جنبش عدم تعهد می توانیم برای نجات از نا امنی، جنگ وسلطه گری نقشی ماندگار بیافرینیم.

دو اتفاق صدا خفه کن و یک حاشیه


اولین اتفاق صدا خفه کن مربوط است به جلسه هیئت دولت با رهبر معظم انقلاب که سخنان گهر بار امام حاضر و فرزانه ترین حاکم جهان اسلام ،  جماعت تکفیری  و تمامیت خواه را زیر سوال برد  و در این بیانات که در فرازی از آن گفته شد این دولت به دلیل پافشاری بر اصول انقلاب بیشتر از همه تحت فشار است اتهام انحرافی گری و خیلی تهمتهای دیگر را به خود زنندگانش برگرداند

 

دومین اتفاق صدا خفه کن هم که در مراسم تجلیل از قهرمانان المپیک رخ داد  . محمود احمدی نژاد محمد بنا را برای ادامه روند مربی گری تشویق کرد . محمد بنایی که مورد هجمه بدخواهان بود  و تصمیم داشت از عالم مربی گری خداحافظی کند  . نکته جالب توجه این واقعه این است که رسانه های وصل به هم و یک رییس نا آزاد مخالف دولت که اوج بی انصافی ها را در این مدت نشان داده اند . در مقابل این واقعه سکوت وحشتناکی پیشه کرده اند . وقتی امسال شگفتی سازی ورزشکاران را در المپیک شاهد بودیم زمین و زمان را به هم زدند تا این موفقیت را فقط  و فقط از غیرت خود ورزشکاران و مربیان اعلام کنند و این همه مجموعه ورزشی ساخته شدن در ایران را طی سفر های استانی و زحمت های زیر بنایی علی آبادی را ندیدند  . حالا در این جشن ستاره المپیک که محمد بنا بود و سر قهر کردنش هم هزاران تهمت به دولت و ریاست کمیته المپیک می زدند به رییس جمهور قول داد که کارش را ادامه خواهد داد و بر آیند کل جشن این بود که محمود احمدی نژاد قهرمان واقعی المپیک 2012 می باشد  و این برای همه بد خواهان سنگین تمام شد  . حالا نمی دانند در مقابل این مقوله چه کنند . توانسته بودند دیکتاتور مآبانه و غیر منصفانه و از روی نامردی حمید سوریان و رضا زاده و خدابیامرز روح الله داداشی و علیرضا افتخاری را فقط به جهت دوستداری رییس جمهور تخریب کنند ولی هم اکنون تاکتیکی برای محمد بنا ندارند

 

نکته سوم پیرامون حاشیه های پیرامون برنامه خنده بازار است . این برنامه که در سری جدید به هجو و تمسخر تفاله های برنامه ساز خارج از کشور می پردازد و سطحی بودن آنها را زیر سوال می برد به مذاق وابستگان و بدخواهان داخلی خوش نیامد  و در صدد پیدا کردن بهانه ای برای ضربه زدن بودند  . در زلزله تبریز به بهانه پخش قسمتی از این برنامه به جای صدا و سیما کل این اثر را زدند  و وقتی دیدند موفق نمی شوند دنبال بهانه اساسی تر بودند .  بهانه را هم دوباره اصولگرا ها دادند . به خاطر پخش آیتم طنز فیلم سیب و سلما که مربوط است به داستان مقدس اردبیلی مورد انتقاد قرار گرفت که در جای خود بحث دارد ولی جماعت اپوزیسیون که هیچ اعتقادی به مقدس اردبیلی ندارند این را بهانه کرده و کل خنده بازار را کوبیدند چون به اعتقادات سطحی  و جلبکی و کودکانه آنها توهین می شد . جالب توجه این که سری جدید خنده بازار را که قویتر از سری های قبل در امده را مبتذل تر  و ضعیف تر می خوانند

خواب های آشفته!

به این سؤال باید پاسخ قانع‌کننده‌ای داده شود که چرا افرادی با رنگ و لعاب سیاسی آقای محمد رضا باهنر، پس از مصادره خانه ملت به نام خود، در برابر دولت انقلابی، ارزشی و مردمی دکتر محمود احمدی‌نژاد و مؤثرترین دولت پس از انقلاب در پیشرفت همه‌جانبه کشور، تا این حد تاب و توان از دست داده‌اند که به سختی حاضر می‌شوند یک سال آخر آن را تحمل کنند و از موضع خودبرتربینی و در رأس امور بودن، برای دولت دهم، دائماً خط و نشان می‌کشند، معیارگذاری و تهدید می‌کنند و به تعبیر خواب‌های آشفته خویش برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می‌پردازند.

به راستی این افراد ناگزیر از تحمل کدام هزینه سنگین خواهند بود که از ترس آن، ترجیح داده‌اند رئیس جمهور یعنی منتخب یک ملت را تحمل کنند و به زعم خویش عزل او را فعلاً از دستور کارشان خارج سازند؟! 
تأمل در کنه ادعاهای دشمن شادکن این عناصر به اصطلاح سیاست‌پیشه، نشان می‌دهد که آنها در یک بن‌بست اخلاقی و رفتاری خود ساخته گرفتار آمده‌اند و به مثابه گربه در بند افتاده‌ای می‌مانند که به هرچیز و هرکس چنگ می‌اندازد تا بلکه راه گریزی فرارویش گشوده شود. وقتی در برابر منطق صحیح و اصولی مهندس اسفندیار رحیم مشایی کم آوردند، خودشان او را به یک خار تیز و برنده تبدیل کردند، سپس با آن تن خویش و دیگران را مجروح و رنجور ساختند و سرانجام ترجیح دادند این خار را ببلعند تا از نظرها دور بماند اما در گلویشان آنچنان گیر کرده است که نه یارای فرو بردن خار را دارند و نه می‌توانند آن را بیرون آورند. 
آنها در برابر دولت احمدی‌نژاد ترمز کرده‌اند و چنین به نظر می‌رسد که هیچ تعمیرکار متخصصی قادر به رفع نقص فنی پیش آمده در ترمز پیکان از رده خارج آنها نیست، غافل از آن‌که این بی‌تحرکی و ایستایی، راه حلی بسیار ساده‌تر از پیاده کردن گیربکس و تعویض چرخ دنده‌ها دارد، کافی است که راننده ناشی آن، پایش را از روی پدال ترمز بردارد تا هم خود از بلاتکلیفی در آید و هم به راه‌بندان پر سر و صدایی خاتمه دهد که مانع از حرکت رو به جلوی هزاران انسان خردمند شده است. آنها می‌گویند چرا رئیس جمهور پس از دریافت نامه رهبر معظم انقلاب در خصوص کنارگذاشتن آقای مشایی از معاون اولی رئیس جمهور، وی را به ریاست دفتر خود برگزیده است. 
این بهانه‌جویی کودکانه و در عین حال ظالمانه را رهبر معظم انقلاب دو روز پس از استعفای آقای مشایی از سمت معاون اولی رئیس جمهور، پاسخی درخور دادند و چنین فرمودند: به کسی نباید بیهوده تهمت زد و او را به خاطر یک امر، از همه ی آن چیزهایی که صلاحیت محسوب می‌شود، نفی کرد. باید با انصاف بود و منصفانه حرف بزنیم و عمل کنیم. حتی نسبت به دشمن هم نباید بی‌عدالتی کرد، حالا او که دشمن هم نیست. بی‌عدالتی‌ها و بی‌انصافی‌ها را همه کنار بگذارند. هر جایی که اختلاف سلیقه‌ها و اختلاف برداشتها با هوای نفس مخلوط شد، کار خراب می‌شود. در فریب خوردن از هوای نفس باید به خودمان سوءظن داشته باشیم و در احساس تکلیف هم دقت کنیم که از دایره تکلیف، گامی آنطرف‌تر نباید گذاشت و زیاده روی نباید کرد. 
سخنان پندآموز رهبر فرزانه انقلاب به گوش کسانی که «هوای نفس» خویش را با خوشرنگی «تکلیف» آراسته‌اند، فرونرفت، لذا با نقبی که به درون هیأت دولت زدند، کوشیدند اقتدار مدیریتی رئیس جمهور را به چالش بکشند و نشان دهند که کارشان از پای بست ویران است. واکنش بهنگام و هوشمندانه آقای احمدی‌نژاد، صف‌آرایی جماعت لجوج و عنود را مختل کرد اما کسانی که از خودخواهی به زیاده خواهی و اینک به تمامیت خواهی رسیده‌اند، با «هوایی غالب»، وارد باتلاق ظلم و بی‌عدالتی شدند و برسر خویش و دیگران آوردند آنچه را که باید از آن پرهیز می‌کردند. 
مدعیان پرآوازه، آنقدر در وادی غفلت ماندند که از یاد بردند، ماجرای استعفای وزیر اطلاعات و بازگشت مجدد او به کار، دستاویز نجات‌بخشی برای آنها نیست، لذا رئیس‌جمهور پرتلاش و خستگی ناپذیر را به یازده روز خانه نشینی متهم کردند تا آن را بهانه دیگری برای داعیه‌های بی‌پایان خویش قرار دهند. 
رهبر معظم انقلاب در همان روزهای اول پس از این ماجرا، ضمن تمجید و حمایت از خدمات و تلاشهای بی‌وقفه دولت و شخص رئیس جمهور، تصریح کردند که ادعای مربوط به گوش نکردن حرف رهبری از سوی رئیس جمهور، سست و بی‌پایه و اساس است. 
با وجود سخنان روشنگرانه مقام معظم رهبری، قافیه باختگان عالم سیاست که از اقبال گسترده مردم به دکتر محمود احمدی‌نژاد احساس سرخوردگی می‌کردند و تداوم آن را به زیان خود و همپالگی‌های محفلی‌شان می‌پنداشتند، دست از ماجراجویی و داستان‌پردازیهای کودکانه برنداشتند و بر سر خویش و دیگران آن آوردند که نباید. 
هوشیاری رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور مانع از به ثمر نشستن تلاشهای شرم‌آور خودبرتربینان شد و آنها نتوانستند به اهداف خود برای اثبات حاکمیت دوگانه با وانمود کردن عدم ولایت پذیری رئیس جمهور جامه عمل بپوشانند. شکست طیف همفکران آقای باهنر برای ماهیگیری از آبی که خودشان گل آلود کرده بودند، آنها را بر آن داشت تا ماجرایی به نام جریان انحرافی را به راه بیندازند و از رهگذر برخورد قضایی با اطرافیان رئیس جمهور، فشارهای وارده بر او را تا آنجا افزایش دهند که ناگزیر شود آقای اسفندیار رحیم مشایی را از سمت ریاست دفتر خویش کنار بگذارد و در سال 90 کردند آنچه را که نباید. 
با تشدید فشارها، برخی همکاران رئیس جمهور به‌بند کشیده شدند تا آنجا که 
روزنامه نیز مورد حمله قرار گرفت، اما یاران دکتر احمدی‌نژاد، مردانه، شجاعانه و صبورانه همه سختی‌ها و فشارها و آسیب‌ها را بر خود و خانواده هایشان خریدند و دم فروبستند و حسرت حتی یک گفت‌و‌گوی خوشحال‌کننده با شبکه‌های خبری و رسانه‌ای وابسته به دشمنان و بیگانگان را بر دل بدخواهان و بدسیرتان گذاشتند. 
این همه را گفتیم که کودکانه بودن بهانه‌های یک طیف زیاده خواه را برملا کنیم زیرا بر این باوریم که قرار داشتن آقای مشایی در کنار رئیس جمهور، مسئله اصلی امثال آقای باهنر برای ضدیت و خصومت با دولت آقای احمدی‌نژاد نیست و مشایی فقط یک بهانه است! در اینجا یادآوری یک توصیه صادقانه خالی از لطف نیست که: آب را جایی باید ریخت که می‌سوزد. در این میان، بیش از هر چیز دل نگران جوانان پاک نیتی بوده و هستیم که فریب تبلیغات مسموم مدعیان اصولگرایی را خورده‌اند و از سر غفلت و ناآگاهی سرگرم بازیگری در میدان دشمن هستند. برای آنها استدلال کرده‌اند که به دلیل سرپیچی آقای احمدی‌نژاد از دستور رهبر فرزانه انقلاب، ایشان نیز حمایت خود را از دولت و رئیس جمهور پایان داده‌اند، در حالی که نه رئیس جمهور از دستور رهبری سرپیچی کرده است و نه رهبری عزیز، حمایت از دولت را متوقف ساخته‌اند. سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار روز پنجشنبه گذشته اعضای هیأت دولت با معظم له سند دیگری بر این ادعاست. 
آقای باهنر و همفکران وی بویژه در مجلس شورای اسلامی به این نتیجه رسیده‌اند که اگرچه گریزی جز تحمل رئیس جمهور و دولت او برای یک‌سال باقیمانده ندارند اما آنها دست روی دست نخواهند گذاشت و از همه ابزارهای در اختیار خود برای زمینگیر کردن دولت استفاده خواهند کرد و تحولات ماههای اخیر نیز نشان داده است که آنها برای این منظور همه توان خود را به میدان آورده‌اند. 
طرح سؤال از رئیس جمهور که به دلیل ورود به حیطه اختیارات وی، اقدامی کاملاً غیرقانونی بود به اجرا گذاشته شد که صد البته با پاسخ‌های صریح و دندان‌شکن آقای احمدی‌نژاد رو به رو گردید اما آنها نشان داده‌اند که برای باقی ماندن در قدرت و حذف نشدن از چرخه تصمیم گیری، از وارد آوردن آسیب‌های جدی و خطرناک به کشور و مردم نیز هیچ ابایی ندارند. ایجاد التهابات کاذب در فضای روانی جامعه، سوء‌استفاده از نظام فرسوده بانکی برای افزایش قیمت سکه و ارز و به تبع آن تحمیل تورم لجام گسیخته به مردم، حاکی از فعال شدن دست‌های آلوده و خائن برای آسیب زدن به نظام اقتصادی کشور است و این همه، مقدمه‌ای برای جلوگیری از اجرای موفق قانون هدفمند کردن یارانه هاست، قانونی که در سال اول اجرای آن به کام مردم شیرین بود و دست‌های منحرف و آلوده در تلاشند تا تلخکامی را جایگزین آن سازند. 
آقای باهنر اظهار امیدواری کرده است که چرخهای دولت یک‌سال دیگر بازشود و به سلامت بر زمین بنشیند. این سخنان نشان می‌دهد که او و همفکرانش در چه توهم کشنده‌ای گرفتار آمده‌اند. آنها چشم به آسمان دوخته‌اند تا در سال 1392 شاهد فرود آمدن رئیس جمهور باشند در حالی که آقای احمدی‌نژاد در سوم تیر 1384 فرود آمد اما نه در باند فرودگاه باهنر، بلکه در قلوب یک ملت با بصیرت و امروز فراتر از مرزهای ایران، در قلبهای صدها میلیون انسانی جای گرفته است که شیفته او، مدیریتش و ارتباطات انسانی‌اش با دیگران شده‌اند. درست است که آقای باهنر با کسب کمتر از 5 درصد آرای واجدین شرایط رأی به نمایندگی از مردم تهران به خانه ملت راه یافته و همچنان آن را در مصادره خود حفظ کرده است، اما به راستی آیا او و همفکرانش قادرند احمدی‌نژاد را از خانه‌ای که در دلهای پاک مردم برای خود ساخته است، بیرون کنند؟ 
چرا دولتی با خصوصیات دولت آقای احمدی‌نژاد برای آقای باهنر غیرقابل تحمل شده است؟ چگونه ممکن است فردی در قامت نایب رئیس چندین دوره مجلس شورای اسلامی، متوجه زیر سؤال رفتن اعتبار و حیثیت سیاسی خود، به دلیل ایستادن در برابر دولتی با ویژگیهایی نظیر آنچه رهبر معظم انقلاب برای دولت دهم برشمرده‌اند، نباشد! به راستی منحرف کیست و سردمدار جریان انحرافی واقعی چه کسی است؟