اصلاح طلبان و برخورد دوگانه با میمون، کارت زرد، انتخابات و ...

محمد جوادی/ چند روزی است که از انتشار خبر پرتاب موجود زنده به فضا با تلاش دانشمندان کشورمان می‌گذرد، ولی در کمال تعجب اصلاح‌طلبان در خصوص این اقدام عکس‌العمل منفی نشان ندادند. تنها دلیلی که می‌توان برای آن یافت این است که این اتفاق در زمان دولت آنها صورت گرفته و براساس منطق نانوشته اصلاح‌طلبان، هر کار خوب و بدی در دوره مدیریت آنها، عالیست و هر کار عالی و منحصر به فرد در دوره مخالف آنها، بد‌ترین کار است. 
آنهایی که چندی پیش، هنگامی که همین اتفاق برای اولین بار در تاریخ ایران و با کمک و سرمایه‌گذاری دولت عدالت‌محور صورت گرفت و «پیشگام» مسافر فضا شد، آن را بی‌اهمیت و دروغ نامیدند، امروز به تعریف و تمجید پرداخته یا سکوت اختیار کرده‌اند و خبری از زیر سوال بردن سفر «فرگام» به فضا نیست. حتی شبکه‌های انگلیسی و امریکایی حامی آنها، از این قاعده مستثنی نیستند. شبکه‌هایی که با شنیدن خبر پرتاب موشک فضایی در دولت قبل با جابجایی عکس‌های موجود زنده سعی در دروغ جلوه‌دادن تلاش جوانان ایرانی داشتند، این بار سکوت کرده و دست به تخریب نزدند. 
این اخلاق خاص اصلاح‌طلبان که ادعای ادب، فرهیختگی، دموکراسی و شنیدن صدای مخالفشان گوش فلک را کر کرده است به این یک مورد خلاصه نمی‌شود. موارد متعدد دیگری را می‌توان نام برد. بعنوان مثال، آمارهایی که آقای روحانی در گزارش صد روزه، به نقل از بانک مرکزی اعلام کردند، مقایسه تورم در سه ماه ابتدایی مسئولیت دولت تدبیر و امید، هیچیک از بوق‌های آنها، بر خلاف هشت سال گذشته این آمارها را زیر سوال نبرد. گویی درب آسمان باز شده و همه کارمندان دولت، منجمله کارمندان بانک مرکزی همگی تغییر یافته و آمارها دقیق و بی‌نقص شده است. در حالیکه کارمندان همان کارمندان هستند و سیستم آمارگیری نیز همان سیستم قبلی است. 
سفرهای احمدی نژاد به استانها، دیدار منظم با مردم و خانواده شهدا و ... پوپولیستی است ولی یک سفر آقای رئیس جمهور دولت اصلاح طلبان بعد از صد روز به یک منطقه زلزله زده با هزینه بسیار زیاد و ده‌ها اسکورت، و دیدار با خانواده شهدا و شرکت در مراسم عزاداری و ... ناشی از تدبیر و کاردانی اوست. 
کارت زرد مجلس به وزیر اقتصاد در خصوص صحبتهای رئیس بانک مرکزی نمونه بارز دیگری از رفتار دوگانه آنهاست. وقتی همین اتفاق در دولت احمدی نژاد افتاد و وزیر اقتصاد وقت را بابت عملکرد رئیس بانک مرکزی به مجلس فراخواندند و نه سوال بلکه استیضاحش کردند، خوب بود، ولی وقتی همین برخورد البته نرمترش را با وزیر اصلاح‌طلب می‌کنند خیلی بد است. 
احمدی نژاد حق ندارد مدیر یک سازمان زیرنظر دولت مثل سازمان تامین اجتماعی را تعیین کند و اصلاح‌طلبان با همراهی اصولگرایان به هزاران بهانه واهی مثل مدرک تحصیلی غیر مرتبط (حقوق)، این اقدام احمدی‌نژاد را زیر سوال بردند ولی خود یک فارغ‌التحصیل ادبیات را به ریاست این سازمان گمارده و نسبت به اعتراض مجلس به تعیین معاونان وزیر علوم، عکس‌العمل نشان می‌دهندکه مجلس حق ندارد در کار عزل و نصبهای دولت دخالت کند. 
و اما بهترین مثال از این دست را می‌توان انتخابات ریاست جمهوری نامید. انتخاباتی که نام هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و یا حسن روحانی از آن خارج شود، سالم‌ترین انتخابات تاریخ ایران است و انتخاباتی که نام احمدی‌نژاد از آن خارج شود، بی‌شک در آن تقلب شده و باید براندازی کرد تا کسی غیر از آنها در مسند قدرت نباشد. 
احمدی‌نژاد، دیکتاتور نامیده می‌شود ولی اصلاح‌طلبانی که در دو دولت جنگ، دو دولت سازندگی و دو دولت اصلاحات پیروز انتخابات بودند، بعد از بیست و چهار سال، وقتی مردم به احمدی نژاد رای دادند ادعای تقلب می‌کنند و بازی را بهم می‌زنند و خود را دموکراتیک هم می‌نامند! ادعای تقلب، هم در دوره اول و هم در دوره دوم احمدی‌نژاد صورت گرفت. در دوره اول بدلیل آنکه خودشان انتخابات را برگزار کرده‌ بودند، نتوانستند خیلی روی ادعای تقلب، مانور دهند و این ادعایشان، خریداری پیدا نکرد ولی در دوره دوم نزدیک بود، اخلاق دیکتاتورمآبانه و حس قدرت‌طلبیشان، یک مملکت را نابود کند. 
مدعیان اصلاح طلبی از این دست برخوردهای دو گانه بسیار دارند و این خوی زشت دیکتاتوری را به بد‌ترین شکل ممکن به ظهور می‌رسانند. جابجا کردن چند مدیر و وزیر در دولت قبل، دیکتاتوری نیست. دیدید که چه راحت کاندیدای مورد نظر احمدی نژاد، رد صلاحیت شد و او انتخابات را به بهترین نحو ممکن برگزار کرد و برخلاف همه دروغ‌پردازی‌ها، سکان اجرایی دولت را با احترام کامل و بدون زیر سوال بردن انتخابات، به رئیس جمهور منتخب مردم واگذار کرد و با تمام بد‌اخلاقی‌ها در خصوص دانشگاه ایرانیان سکوت اختیار کرده و فعلا دیگر دستی در قدرت ندارد. این فرد دیکتاتور نامیده می‌شود ولی خودشان اهل دموکراسی و فرهیخته!؟ 
این فضای آرامی که امروز حاکم است نه براساس ادعای آقای روحانی که آن را نتیجه عملکرد خود دانسته، بلکه نتیجه متانت، سکوت و اخلاق اسلامی رئیس و مدیران دولت قبل و البته مردم مظلوم ایران است. احمدی نژاد هیچگاه برای میل شخصی و برخلاف مصالح مردم گامی برنداشته و بر نمی‌دارد و همیشه به فکر مردم بوده است. مردمی‌که در انتخابات اخیر، وعده‌های رنگارنگی مثل ادامه پرداخت یارانه، اضافه شدن یارانه غیر نقدی، کنترل تورم، کوتاه نیامدن از حقوق ملت، افزایش دستمزدها متناسب با افزایش تورم و هزاران وعده دیگر از سوی مدعیان صداقت، شنیدند و امروز صدای ساز عمل نکردن به وعده‌های رئیس دولت تدبیرو امید را با هزاران بهانه مختلف می‌شنوند. 
به هر حال ملت شاهد و ناظر اعمال و گفتار مسولین هستند و خود بهترین قضاوت را در این خصوص خواهند داشت.

مردم تا شش ماه دیگر چراغ به دست به دنبال احمدی نژاد خواهند گشت.

گزارش تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی با واکنش های گسترده ای مواجه شده است. در این گزارش اتهاماتی به برخی مقامات دولت محمود احمدی نژاد و البته نزدیک به 40 نماینده مجلس نیز وارد شده است. احمد بخشایش اردستانی که عضو کمیسیون امنیت ملی است انتقاداتی نسبت به این گزارش دارد . این نماینده مجلس در گفتگویی که با خبرنگار پارلمانی آریا داشته انتقاداتش را نسبت به این گزارش مطرح کرده است. 

احمد بخشایش،عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری آریا گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی را انتقام از یکشنبه سیاه خواند و گفت:مبنای حقوقی گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی بسیار ضعیف است و از طرفی مبنای سیاسی آن بسیار قوی است.
وی افزود:این گزارش 84صفحه دارد که 4صفحه آن مربوط به دوران آقای مرتضوی است و 80صفحه آن مربوط به دوره گذشته است اما متاسفانه این 4صفحه بر 80صفحه توفق دارد و به صورت استاندارد نیز می باشد.
این نماینده مجلس تاکید کرد:استانداردهای دوگانه گزارش به این صورت است کسانی که وابسته به آقای مرتضوی بودند تمام و کمال نام آنها قید شده اما اسامی کسانی که وابسته به مدیرعامل های قبلی بودند با حروف ریز(م-ص-ی -ا)ذکر شده است که این دوگانه برخورد کردن است.
وی ادامه داد:از سوی دیگر گفته می شد از آنجایی که رای دیوان عدالت اداری درمورد آقای مرتضوی اجرا نشده است بنابراین تصرف ایشان غیرقانونی است در حالی که  بنده به عنوان یک نماینده معتقدم دیوان عدالت اداری باید بتواند رای خود را تنفیذ کند.
بخشایش افزود:می گویند آقای مرتضوی رشته حقوق خوانده بنابراین نمی توانسته رییس سازمان تامین اجتماعی شود این در حالی است که نفر بعدی با وجود آنکه ادبیات فارسی خوانده اند ریاست این سازمان را برعهده گرفته است ، سوال اینجاست که رشته حقوق بالاتر است یا ادبیات فارسی؟همچنین باید یادآور شوم که آقای مرتضوی بعد از رای دیوان از پست رسمی خود استعفا داد اما آقای عباسی ایشان را سرپرست قرار داد که این سمت ایشان را از قیود خارج می کند و می تواند تا شش ماه سرپرست باشد که بعد از آن هم به  دولت جدید متصل شد.
وی گفت:بنده متوجه شده ام در حالی که این گزارش مربوط به کل فعالیت سازمان تامین اجتماعی است اما یکی از بندهای مهم آن که مربوط به اتحادیه امکان است در گزارش قید نشده است .در سال 75 اتحادیه امکان که وابسته به خانه کارگر است 4میلیارد تومان بن از سازمان تامین اجتماعی دریافت کرده اما هنوز تسویه کرده اند و البته همانطور که گفتم در گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی به این موضوع اشاره ای هم نشده است.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس اظهار داشت:من مطلعم نمایندگان مجلس هشتم که اسامی آنها در دست بنده می باشد از سازمان تامین اجتماعی بن دریافت کرده اند در حالی که آقای حافظی به آن نمایندگان تعهدی نداده بود که ما به شما بن می دهیم اما اسامی شما را ذکر نمی کنیم !البته بن های 400هزار تومان، 1یا 3میلیون تومان هیچ دردی از نمایندگان دوا نمی کند زیرا مردم به آنها مراجعه می کنند و نمایندگان باید پاسخگو به نیازمندان باشند.
وی تصریح کرد:روشی که در گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی آمده طوری مطلب را پررنگ می کند که همه دزد هستند. باید یادورآور شوم نه تنها 37نماینده بن دریافت نکرده اند بلکه 100نماینده بن گرفته اند البته بنده بنی دریافت نکرده ام اما وقتی گفته می شود 37نماینده بن گرفته اند طوری نشان داده می شود که شامل حال همه نمایندگان می شود.
نماینده مردم اصفهان گفت: این گزارش فقط سیاسی بود برای انتقام گیری از یکشنبه سیاه .همان روزی که باعث شد مرتضوی به عنوان یک طرف ماجرا به زندان برده شد و البته همان شب به دستور مقامات آزاد می شود ،اما حالا می خواهند چهره مبهمی از مرتضوی نشان دهند. گردش مالی که انجام گرفته به معنای انجام فعالیت است اگرچه اینگونه نشده است در ماجرای بابک زنجانی هم که اینهمه سر و صدا به راه انداختند به هیچ وجه کاری انجام نگرفته و قرادادی رد و بدل نشده است البته رفتند که کار انجام دهند اما به دلیل تحریم و مسائل دیگر کاری انجام نشد لذا این سوال مطرح است اتفاقی که نیفتاده آیا باید کسی مجرم شناخته شود؟
وی ادامه داد:در گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی از دادن بن به رحیمی معاون اول احمدی نژاد صحبت شده است آیا معاون اول رییس جمهور باید دست خالی اینطرف و آن طرف برود و چیزی به مردم ندهد ما خودمان نماینده ایم. مردم با مراجعه به ما وام، شغل و پول جیبی می خواهند اینها از طریق همین بن ها تامین می شود البته بنده نمی خواهم دفاع کنم اما معتقدم استناد اصلی این تحقیق و تفحص سیاسی بوده است .
این نماینده مجلس با تاکید بر شفاف سازی موضوع گفت:باید اسامی 37نماینده ذکر شود .هرچند این روش برخورد را بنده شفاف سازی نمی دانم و معتقدم هدف از این گزارش تخریب و سیاه نمایی دولت احمدی نژاد بوده زیرا باید فرصت دفاع را به مرتضوی  می دادند.
وی  تاکید کرد: بنده تحقیق کرده ام و می دانم در زمان آقای احمدی نژاد روزی 1350نفر به نهاد ریاست جمهوری برای گرفتن پول و کمک مراجعه می کردند در واقع مردم از دولت احمدی نژاد انتظار داشتند اما در حال حاضر شاید 100نفر هم به نهاد ریاست جمهوری مراجعه نکنند زیرا این دولت ژنرالی است و به مردم توجهی ندارد .درواقع دولت روحانی ، دولت سالمندان،پیرمردها و ژنرال هاست بنابراین مردم از آن انتظاری ندارند!
بخشایش با اشاره یکشنبه سیاه گفت: احمدی نژاد در یکشنبه سیاه هزینه داد اما نگذاشت لاریجانی رییس جمهور شود.البته احمدی نژاد هم در اواخر دولتش اشتباهاتی داشت و آن هم ذوب شدن در مشایی بود. هرچند فکر می کنم مردم تا شش ماه دیگر چراغ به دست به دنبال احمدی نژاد خواهند گشت زیرا فضای ایجاده شده سفره های مردم را رنگین نخواهد کرد.

انتقاد صریح از پیشنهاد مناظره با رئیس جمهور

  

آقای دکتر احمدی نژاد 
با سلام و آرزوی توفیق 
بعنوان یک هم وطن می‌خواهم از عملکرد شما انتقاد کنم و این انتقاد در خصوص دعوت از آقای روحانی به مناظره می‌باشد. 
وقتی نامه شما به رئیس جمهور روحانی در خصوص دعوت به مناظره را خواندم بعد از هشت سال یک متن کاملا مودبانه و با احترامات کامل نسبت به رئیس جمهور قانونی کشور دیده شد که قبلا از مدعیان ادب دیده نشده بود. می‌توان با یک جستجوی ساده متن نامه‌‌نگاری های قبلی با رئیس‌جمهور که شخصیتهای مختلف، مدعیان فرهیختگی و سایرین خطاب به شما نگاشته‌اند را مرور کرد و با متن نامه شما که هشت سال در جایگاه مخاطب نامه بودید، مقایسه کرد. انصافا حق مطلب را ادا نمودید و ادب و احترام را در حق رئیس جمهور که طبق قانون شخص دوم کشور می‌باشد کاملا رعایت شد اما... 
بلافاصله بعد از خواندن نامه شما به فکر فرو رفتم و حالات مختلف عکس العمل طرف مقابل را بررسی کردم در فاصله کوتاهی به این نتیجه رسیدم که فقط توهین خواهند کرد! 
آنها می‌توانستند با اندکی تدبیر، عکس‌العملهای مختلفی به این پیشنهاد داشته باشند: 
اول آنکه کلا سکوت کنند. 
دوم آنکه با یک پاسخ مودبانه و منطقی انجام مناظره در شرایط کنونی را به نفع کشور ندانند. 
سوم آنکه مناظره را در سطوح پایین‌تر قبول کنند. 
چهارم آنکه با مناظره در محیطی با برد تبلیغاتی کمتر مثل دانشگاه موافقت کنند. 
و پنجم اینکه با مناظره در رسانه ملی موافقت کرده و با بسیج نیروهایشان رئیس دولت را مجهز به اطلاعات کامل و مستدل کرده و پا به میدان مناظره بگذارند 
اما ... ساعتی نگذشت که سیل توهین‌ها و تهمت‌ها روانه رسانه‌ها شد! یکی گفت سطح شما در حدی نیست که با رئیس جمهور مناظره کنید، دیگری گفت رییس جمهور سابق اول پاسخ پرونده‌هایش در دادگاه باشد، آن دیگری گفت به شرطی که راستگو باشد مناظره می‌کنیم، دیگری گفت روحانی با شخصی که در مناظره بی‌ادبی می‌کند نباید مناظره کند و آخری گفت احمدی‌نژاد که بیشترین رسانه را دارد!!! در رسانه‌ها پاسخ شبهات را بدهد و این تازه بخشی از عکس‌العمل مسئولین بود و عکس‌العمل رسانه‌هایشان و نظر طرفداران آنها در فضای مجازی که مفصل‌تر و منطقی‌تر!! و البته نشان‌دهنده شخصیت آنها بوده و هست. 
آقای دکتر عزیز! 
آیا این پیشنهاد، مطرح نمی‌شد، بهتر نبود! 
دیروز با انتشار نامه شما ناخودآگاه خیلی‌ها از مناظره تاریخی شما و آقای موسوی یادکردند و جنجالی‌ترین جای مناظره، آنجا که شما کپی مدرک تحصیلی خانم زهرا رهنورد را به آقای موسوی نشان دادید. 
آقای دکتر عزیز! منطق طرف مقابل را به خاطر دارید؟ هنوز هم که هنوزه می‌گویند شما عکس زن مردم را جلوی دوربین گرفتید و یک کار زشت و دور از ادب صورت گرفته؟ من بعد از چهار سال هرچه به مغز خود فشار می‌آورم نمی‌توانم منطق آقایان را متوجه بشم! کپی با کیفیت پایین مدرک تحصیلی که در گوشه آن عکس سه درچهار سیاه سفید محجبه درج شده که با احتساب ابعاد تصویربرداری شده و ابعاد تلویزون مخاطبان شاید یک میلیمتر در دو میلیمتر دیده شود، این شد مسئله اصلی ماجرا! این شد بی‌ادبی شما! این منطق مخالفان بود؟ بحث اصلی این بود که شما گفتی برای وزیر شدن مدرک تحصیلی لازم نیست و آبروی یک انسان مؤمن که ناآگاهانه اقدام به دریافت آن کرده بود را بردند و آن را مسئله اصلی مملکت کردند و هزاران توهین روانه او و شما کردند ولی خود با مدرک تحصیلی غیر معتبر و با رانت شخص آقای موسوی نه تنها در دانشگاه تدریس کردند بلکه رئیس دانشگاه هم شدند در حالیکه این هر دو قانونا نیاز به مدرک معتبر و قانونی دارد و کسی هم صدایش در نیامد، ولی منطق مخالفان چه بود؟ در مقابل این سند مستدل و منطق قوی گفتند عکس زن مردم را گرفته جلوی دوربین! آقای دکتر مغز من واقعا تحمل این منطق را ندارد! کلا گریپاچ میکنم! نه بخاطر اینکه نمی‌دانم که آنها نمی‌خواهند بفهمند، بلکه به خاطر اینکه به شعور مخاطبان توهین می‌کنند بعد در مقابل ادعای فرهیختگی، ادب، نخبگی و عقل کل بودن دارند! حرف شما مگر منطقی نبود؟ هنوز هم که هنوزه منطق آنها همین است که احمدی‌نژاد با بی‌ادبی مناظره می‌کند و ما نباید با کسی که ادب را رعایت نمی‌کند مناظره کنیم! درحالیکه نگاه دوباره به مناظره نشان دهنده ادب و متانت شما بود و چندین بار حتی مخاطب خود را مورد لطف و محبت قرار دادید و از علاقه خود به شخص ایشان گفتید! 
آقای دکتر عزیز! وقتی من به این تحلیل رسیدم که اینها تنها عکس‌العملشان توهین است شما که حتما به این تحلیل رسیده بودید و این را می‌دانستید چرا اقدام به نوشتن نامه کردید؟ 
به خدا ما دیگر تحمل توهین به شما را نداریم! هشت سال بس نبود؟ هشت سال هر روزنامه و سایتی را باز کردیم بجای منطق توهین دیدیم! خوشحالیم که خوشحال باشند که دیگر شما نیستید و آنها هستند و هرکاری بکنند بجز توهین به شما! هم به شما هم به شعور ما! خواهشا دیگر نامه ننویسید و اینچنین درخواستهایی که عکس العمل طرف مقابلش مشخص است را نداشته باشید. بگذارید ما یادمان برود و فکر کنیم کسانی در مسند امور هستند که اهل منطق، استدلال و تدبیر هستند و عذاب نکشیم. بگذارید پرده‌ها نیفتد و مردم دل‌خوش به مسئولینی باشند که حداقل چهارسال باید برمسند قدرت باشند. 
بهتر نبود سکوت می‌کردید؟ ما احمدی‌نژادیها که شما را خوب می‌شناسیم و صحبتهای آقای روحانی کمترین تردیدی در خصوص عملکرد شما در ذهن ما ایجاد نکرده و نمی‌کند. مخالفان هم که حتی بعد از انجام مناظره هم باز مخالفت می‌کنند، خودعمار پندارها هم که بجای تحلیل و منطق تنها نگاهشان به دهان کسانی است که دربست قبولشان دارند، مردم هم که موقعش فرا برسد دلهایشان به سمت حقیقت رهنمون می‌شود، پس این درخواست برای چه بود؟ دلیلش چیست؟ مگر هشت سال مشخص نشد که منطق شما مستدل و درست و منطق طرف مقابل توهین است؟ 
مگر شما منطق همه آقایان! همه آقایان بدون استثناء! درخصوص آقای مهندس مشایی را ندیدید؟ به خدای متعال قسم می‌خورم والله آنها که بدترین عکس‌العمل‌ها را در خصوص صحبتهای مهندس مشایی داشتند، یک درصدشان هم یکی از سخنان ایشان را کامل و بدون سانسور نخوانده‌ و هنوز هم نخوانده‌اند و تنها اطلاعاتشان از تیتر خبرگزاری‌ها و سایت‌های تخریب‌گر است. این ادعا، با تحقیق و سوال و پرسش برایم مسجل شده و قسم جلاله را خدای ناکرده بدون دلیل به زبان جاری نمی‌کنم. 
من پس از اصرار شما به حمایت از مهندس مشایی، با آنکه شما را دربست قبول داشتم اما اولین کاری که کردم این بود که یک‌ به یک سخنان ایشان را دقیق مطالعه کردم و پس از مدتی تازه فهمیدم شما چرا اینقدر اصرار به حمایت از ایشان دارید و بی‌شک مکلف بودید که حمایت کنید، چون ایشان مظلوم واقع شد و حمایت از مظلوم تکلیف شرعی برای همه خصوصا کسانی است که بر مسند قدرتند . 
شخصیتی را تخریب کردند که باید تکریم می‌کردند به نظر می‌رسد سکوت در خصوص سخنان مهندس مشایی جایز نبود باید تکریم می‌کردند ولی تخریب کردند. هر‌ سیاستمداری می‌داند در صورتی که شما از مهندس مشایی دست می‌کشیدید در دنیای سیاست و دنیای دنیاطلبان خیلی موفق‌تر و جایگاهی رفیع‌تر می‌داشتید و خیلی از کسانی که امروز بدترین تهمتها را به شما روا می‌دارند، به مدح و تمجدید از شما می‌پرداختند. ولی شما راه درست را انتخاب کردید و از این امتحان که به نظر من سخت‌ترین امتحان الهی برای صاحبان قدرت است، سربلند بیرون آمدید و دیگران متاسفانه رد شدند و علناً اعلام کردند که حاضر به شنیدن حرف مهندس نیستند و این برایشان ننگ است! منطقی که با منطق مناظره و مباحثه امامان معصوم ع مثل امام هشتم کاملاً در تضاد است. 
با اینحال مجددا این پیشنهاد شما برای چندمین بار منطق مدعیان را برای همه به نمایش گذاشت و شاهد عکس‌العمل کاملا مدبرانه و امید بخش آنها بودیم! 
برای شما از خداوند متعال آرزوی توفیق دارم و ان‌شاء الله شاهد ظهور هرچه زودتر بهار و یاران بهاری باشیم.

محمد جوادی

پول خزانه خرج مجلل سازی نهاد ریاست جمهوری می‌شود

علی اکبر جوانفکر، در یادداشتی که برای روزنامه قانون نوشته، به نقد گزارش 100 روزه رئیس جمهور پرداخته است.

نقد جوانفکر بر گزارش ۱۰۰ روزه اینچنین آغاز می‌شود: سرانجام یکصد و پانزده روز پس از تحویل دولت به رئیس جمهور جدید، آقای حسن روحانی، گزارش کار یکصد روزه عملکرد دولت خود را به آگاهی عموم رساند، گزارشی که بخش عمده آن نه درباره عملکرد دولت ایشان بلکه طرح ادعاهایی درباره میراث دولت قبل بود.

واضح است که برای ترسیم آینده‌ای بهتر و روشن‌تر، لازم است ادوار گذشته دولت‌ها مورد نقد عالمانه قرار گیرد تا از رهگذر آن بتوان نسبت به برطرف کردن نقاط ضعف احتمالی اهتمام ورزید و فرصت‌های تازه‌ای را برای حرکت رو به جلو و شکوفایی کشور پدید آورد، بنابراین اقدام آقای روحانی در نقد عملکرد دولت قبل فی نفسه امری ضروری و پسندیده است.

انتقام جویی در تصویر‌پردازی نباشد
وی در ادامه تاکید می‌کند: امید آن بود که ابتدای این گزارش بر انصاف و دلسوزی باشد، که اگر این احساس در مردم پدید آید که انتقام جویی در تصویر‌پردازی از دولت قبل دخالت داشته است، شعار عقلانیت، تدبیر و اعتدال در اذهان عمومی رنگ باخته و فرافکنی دولت جدید در اذهان عمومی جایگزین آن خواهد شد.

مشاور احمدی‌نژاد بعد از این مقدمه وارد نقد محتوایی شده و می‌آورد: رئیس جمهور محترم فرمودند که خزانه خالی را از دولت دهم تحویل گرفته‌اند، در حالی که به اذعان ایشان، موجودی خزانه در ۱۳ مرداد گذشته ۱۲۸۰ میلیارد تومان بوده است، رقمی که یک سال قبل از آن در همین تاریخ ۶۸۰ میلیارد تومان یعنی کمی بیش از نصف آن در سال جاری بود.

چگونه انبار‌ها با خزانه خالی پر شد؟
جوانفکر البته در ادامه به نکته‌ای اشاره می‌کند که شاید از دید نزدیکان روحانی هم مورد غفلت قرار گرفته. وی در بخشی از مطلب این پرسش را طرح می‌کند «دولت چگونه با خزانه خالی انبار‌ها را پر کرده است؟» به‌راستی دولت چگونه توانست بر این بحران فائق آید؟ پاسخ به این سوال احتمالا برای دولت نقطه مثبتی را ثبت کند. البته اگر پاسخ منطقی در میان باشد.

جوانفکر در این بخش از سخنانش می‌گوید: هیچکس نگفت که خزانه خالی است زیرا اهل فن می‌دانند که خزانه، محل ورود و خروج مستمر و لحظه به لحظه پول است و در هیچ زمان نمی‌توان آن را خالی از پول فرض کرد اما سوال این است که دولت جدید چگونه توانسته است با خزانه خالی انبارهای کشور را برای مدت‌های مدید از نیازهای اولیه انباشته کند و طی این مدت به رتق و فتق امور کشور بپردازد، سر هر ماه یارانه‌ها را به حساب مردم بریزد و اینک تصمیم دارد دو مرحله سبد کالا به همه خانوارهای ایرانی اهدا نماید؟!

 پول خزانه خرج مجلل سازی نهاد می‌شود
مدیر عامل اسبق ایرنا در ادامه تصریح کرد: به این سوال باید پاسخی درخور داده شود که چرا با در اختیار داشتن یک خزانه خالی میلیارد‌ها تومان خرج مجلل سازی ساختمانی شده است که آقای احمدی‌نژاد در طول هشت سال خدمتش که به گفته آقای روحانی ثروتمند‌ترین دوران در سال‌های پس از انقلاب بوده است، برای نوسازی آن هیچ هزینه‌ای نکرد. یک مقایسه ساده میان مبلمان اشرافی اولین مصاحبه رئیس‌جمهور محترم با صندلی ساده و چوبین آقای احمدی‌نژاد در مصاحبه‌های همیشگی‌اش، می‌تواند سمت و سوی هزینه‌های انجام شده را نشان دهد.

 از احمدی‌نژاد شکایت می‌کنم!
وی گفت: اگر خزانه موروثی به دولت جدید خالی بود، با چه منطقی پرداختی‌های خارج از شمول به اعضای کابینه که عمدتا حقوق بازنشستگی نیز دریافت می‌کنند تا ۶۰ درصد افزایش یافته است؟ باید قبول کرد که دست و دل بازی‌ها در هزینه کردن از موجودی خزانه، با ادعای خالی بودن هیچ نسبتی ندارد. راستش این روز‌ها که همه به شکایت از رئیس جمهور سابق تشویق و ترغیب می‌شوند، من هم انگیزه‌مند شده‌ام تا از آقای احمدی‌نژاد به دستگاه قضایی شکایت کنم زیرا در دوره‌ای که با کمترین فروش نفت نسبت به سال‌های قبل از سال ۸۴، بیشترین درآمد برای کشور بوجود آمد، او نه خودش خورد و نه اجازه داد دیگران بخورند!، که اگر چنین کرده بود، امروز نه تنها به بی‌تدبیری و ندانم کاری و مخالفت با قانون متهم نمی‌شد بلکه او عقل کل بود و شاید هم بهترین!

جوانفکر افزود: رئیس جمهور محترم مستحضر هستند که بلافاصله پس از اعلام رای ایشان در انتخابات، به دستور آقای احمدی‌نژاد تمامی وزرای او و معاونان آن‌ها یک به یک به حضورشان رسیدند و گزارشی از وضعیت حوزه‌های تحت مسئولیت خود به ایشان ارائه کردند. دلیل آن هم روشن بود زیرا جهت‌گیری رئیس جمهور و همکارانش در دولت قبل، مبتنی بر همکاری صمیمانه با دولت جدید بود. آقای روحانی مستحضر هستند که در سال ۸۴ جناب آقای خاتمی رئیس جمهور محترم وقت اجازه نداد که اعضای کابینه‌اش به ملاقات دکتر احمدی‌نژاد بیایند و به او گزارش کار بدهند.

پیروزی روحانی مرهون احمدی‌نژاد
مشاور رسانه‌ای احمدی‌نژاد اذعان کرد: در پاسخ به این سوگیری همدلانه دولت قبل، همگان رفتاری متفاوت از سوی آقای روحانی و دولتش مشاهده کردند، کسی که پیروزی‌اش در انتخابات یازدهم، مرهون منش و کنش قانونمدارانه آقای احمدی‌نژاد در پاسداری از رای مردم بود.

معاون اول دولت یازدهم چندین مصوبه دولت قبل را لغو کرد، با جوسازی و تبلیغات مسمومی که برخی اعضای دولت یازدهم به راه انداختند، آقای احمدی‌نژاد، کمک مالی دولت به دانشگاه ایرانیان را به خزانه بازپس فرستاد و آنقدر فشار آوردند تا ایشان ناگزیر از تخلیه ساختمان محل استقرار دفتر رئیس جمهور سابق شود.

سرپرست اسبق روزنامه ایران گفت: مطمئن هستم که برای همه ادعاهای مطرح شده در اولین گزارش صد روزه، پاسخ‌های منطقی و دقیقی وجود دارد که در صورت فراهم آمدن شرایط مناسب در صدا و سیما، مسئولان ذیربط در دولت قبل به آن‌ها پاسخ خواهند داد. علاوه بر آن، مناظره تلویزیونی آقایان روحانی و احمدی‌نژاد، به منزله اهتمامی مجدانه برای حرکت در مسیر اعتدال و عقلانیت و تنویر افکار عمومی خواهد بود و بر میزان پایبندی رئیس جمهور به حقوق شهروندی که این روز‌ها پیش نویس آن را به آراء عموم گذاشته شده است، نیز مهر تایید خواهد زد.

 سرهنگ هم می‌تواند حقوقدان باشد
وی افزود: جناب آقای رئیس جمهور، شخصیت تحصیلکرده، مجرب و دنیا دیده‌ای هستند، به‌ویژه آن که مدرک تحصیلی‌شان را در رشته حقوق از یک دانشگاه بریتانیا اخذ کرده‌اند. ایشان در گزارش صد روزه‌شان فرمودند: «تفسیر و تعبیرهایی که بعضی‌ها (احتمالا اوباما) از ان پی‌تی می‌کنند از یک سرهنگ بر می‌آید و نه از یک حقوقدان». از ایشان که منتقد کاغذ پاره خواندن قطعنامه‌های ضد ایرانی از سوی آمریکا و سایر ابرقدرت‌ها هستند، بعید بود تفسیر رئیس جمهور آمریکا از ان پی تی را که به پشتوانه حقوقدانان برجسته آمریکایی و احتمالا انگلیسی مطرح شده است، تعبیر سرهنگی بنامند! بدون تردید افراد بسیاری هستند که در عین سرهنگ بودن، حقوقدان برجسته‌ای محسوب می‌شوند و ایشان باید از هم اکنون مراقب باشند که پس از خاتمه دوران ریاست جمهوری‌شان ممکن است برخی از سرهنگ‌ها از جمله سرهنگی که صبح‌ها راه عبور و مرور دکتر روحانی را هموار می‌کند، از ایشان به دلیل احساس توهین شکایت کنند و اگر به دادگاه نروند، صادر شدن حکم جلبشان هم بعید نخواهد بود!

  احمدی‌نژاد نقد نکرد، مقایسه کرد
جوانفکر ادامه داد: در میان آن ۵۰ میلیون نفر واجدان شرایط رای، بنده در زمره ۳۲ میلیون نفری هستم که به دکتر روحانی رای ندادند اما به هر حال ایشان رئیس جمهور قانونی کشور هستند و احترام به رئیس‌جمهور نیز امری لازم برای همه شهروندان است، بماند که در دوره قبل بی‌حرمتی به رئیس جمهور برخوردار از پشتوانه ۲۵ میلیون رای با سکوت دستگاه قضایی به حد اعلا رسید!. آقای روحانی در دوره چهار ساله ریاست جمهوری شان۱۳ گزارش صد روزه دیگر باید به مردم ارائه کنند و در گزارش بعدی انتقادهای تخریب گرانه از دولت قبلی توجیه پذیر نخواهد بود. ممکن است بگویند آنچه عوض دارد گله ندارد، دولت قبل رویکردی نقادانه نسبت به دولت‌های پیش از خود داشت و اکنون نوبت رئیس‌جمهور جدید است که دولت پیش از خود را مورد نقد قرار دهد. باید توجه داشت که آقای احمدی‌نژاد هیچگاه در صدد نقد دولت‌های قبل برنیامد بلکه فقط به مقایسه عملکرد دولتش با دولت‌های قبل پرداخت. مردم از دکتر روحانی گزارش کار می‌خواهند و این امر مستلزم ارائه عدد و رقم از کارهای انجام شده است. اینکه از دولت قبل برخی تعهدات و بدهی‌ها برای دولت جدید برجای مانده است، امر مذمومی‌نیست و نشان می‌دهد که دولت قبل بسیار بیشتر از ظرفیت‌هایش برای کشور کار کرده و درآمد‌هایش را در زیرساخت‌ها و فعالیت‌های عمرانی به کار گرفته است و کارهای ناتمامی‌هم باقی مانده است که اتمام آن‌ها، هم خدمت به مردم است و باعث پیشرفت کشور می‌شود و هم امتیازهای مندرج در کارنامه عملکردی دولت یازدهم را افزایش خواهد داد.

  دولت سرمایه نسل‌های بعد را می‌فروشد
مدیر عامل سابق ایرنا تصریح کرد: جناب آقای روحانی، در گزارش صد روزه فعالیت دولت خود فرمودند که افزایش تولید نفت را در دستور کار خود قرار داده‌اند و معنی آن این است که دولت جدید قصد دارد بیشتر از دولت قبل نفت را که سرمایه‌ای برای نسل‌های بعد است بفروشد و حتما با قیمت امروز نفت، ثروت بیشتری هم به دست خواهد آورد. من همین الان و در عین ناباوری به رئیس جمهور اطمینان می‌دهم که اگر در پایان دولت یازدهم نتیجه عملکرد دولت ایشان بیشتر از دولت دهم باشد برای دور بعد به ایشان رای خواهم داد و از دیگران نیز خواهم خواست که چنین کنند.

  سن بالا اجازه تحرک را به روحانی نمی‌دهد
جوانفکر با انتقاد از توقف سفرهای استانی گفت: آقای روحانی، مستحضر هستند که تصمیمات متخذه و اقدامات انجام شده در دولت‌هایی که قبل از سال ۸۴ بر سر کار بودند، با خواسته‌ها و نیازهای مردم در مناطق مختلف کشور و ظرفیت‌های انسانی و طبیعی، هماهنگی و همسویی مناسبی نداشت و این امر نیز عمدتا منتج از رویکرد‌ها و جهت گیری‌های آن دولت‌ها بود. دولت‌های نهم و دهم با طراحی سفرهای استانی، اهتمام ویژه‌ای را مصروف ارتباط گیری با مردم و نخبگان و صاحبنظران در مناطق مختلف کشور کرد تا از رهگذر آن تصمیماتش را با نیازهای واقعی مردم و داشته‌های هر منطقه، هماهنگ کند اما به نظر می‌رسد که این امر در دولت یازدهم تعطیل شده است. آیا می‌توان پذیرفت که سن بالا اجازه چنان تحرکی را به رئیس جمهور محترم و اعضای دولتشان بدهد؟ ضمن آنکه باید توجه داشت که کسانی که در سنین بالا عهده دار مسئولیت‌های سنگین اجرایی می‌شوند، بیش از جوان تر‌ها ممکن است به ورطه بهانه‌جویی و فرافکنی بیفتند.

  ظریف مدیون شجاعت احمدی‌نژاد
جوانفکر تاکید کرد: طبق آخرین گزارشی که آقای یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌منتشر کرد، از روزی که آقای روحانی به کرسی ریاست جمهوری رسیدند، فعالیت‌ها در نیروگاه نطنز و رآکتور آب سنگین اراک متوقف شده است. معنی آن این است که رویکرد دولت یازدهم بر توقف روند استفاده ملت ایران از حقوق هسته‌ای خود متمرکز بوده است و این در حالی است که آقای احمدی‌نژاد در سال ۸۴ قفل‌هایی را که در دوره دکتر روحانی به عنوان طرف ایرانی مذاکره با ۱+۵ بر مراکز هسته‌ای ایران زده شده بود، باز کرد. او صدای مردم مبنی بر اینکه «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست» را شنید و به خواست آنان جامه عمل پوشاند و نتیجه‌اش دستیابی به اورانیوم غنی شده ۵/۳ و ۵ درصد و سپس ۲۰ درصد و چرخش قریب ۲۰ هزار سانتریفیوژ در مراکز تحقیقاتی انرژی هسته‌ای بود و امروز جناب آقای ظریف، وزیر محترم امور خارجه، دستاوردهای دولت قبل را برای مذاکره روی میز ۱+۵ گذاشته است که اگر شجاعت و تصمیم به جای دولت نهم و دهم نبود، دست‌های ایران در مذاکرات خالی می‌ماند.

وی ادامه داد: جناب آقای روحانی بر اساس تجربیات و اطلاعاتی که دارند، بهتر از دیگران می‌دانند که نابسامانی در اوضاع اقتصادی ایران و کاهش شدید ارزش پول ملی، متاثر از عوامل اقتصادی و اثر مستقیم تحریم‌ها نیست. طی هشت سال گذشته یعنی دورانی که بیشترین ثروت برای کشور به ارمغان آمده بود، بالا‌ترین میزان سرمایه گذاری در توسعه زیر ساخت‌های کشور صورت گرفته و اقتصاد ملی در بسیاری از بخش‌ها به صورت درون زا ساماندهی شده است. بنابراین در شرایطی که در بهترین وضعیت از نظر پشتوانه‌های ارزی و ذخایر طلا قرار داریم، سقوط ریال فاقد منطق اقتصادی است و ادعای افزایش نقدینگی در جامعه که نتیجه تحولات منطقی اقتصادی بود، چنین رویدادی را توجیه پذیر نمی‌کند. تجربه نشان می‌دهد که اقتصاد ایران به شدت متاثر از انتشار شایعات و اخبار دروغ و خلاف واقع است. خبر بی‌اساس تصمیم دولت به افزایش قیمت بنزین به دو هزار تومان در هر لیتر از سوی رئیس مجلس و دخالت گسترده شهرداری تهران در خرید سکه و عرضه کیسه‌های سکه به پیمانکاران شهرداری تهران به جای وجوه نقد، از جمله عوامل آسیب زننده به اقتصاد کشور بود. ابطال پی‌در‌پی مصوبات دولت و تشدید فشارهای پیدا و پنهان بر رئیس جمهور وقت و همکارانش نیز از دیگر عواملی بود که آثار تخریبی خود را بر اقتصاد کشور برجای گذاشت.

  روحانی تصویرسازی نادرست می‌کند
مشاور رسانه‌ای دولت سابق تصریح کرد: روشن است که دولت یازدهم برای حل مشکلات کشور، ابتدا ناگزیر از نگاه به درون است و این در حالی است که آقای روحانی و همکارانشان امروز از آن فشار‌ها ایمن هستند. موفقیت در انجام مذاکرات با طرف‌های غربی نیازمند ارائه تصویری مثبت و کارآمد از وضعیت کشور و به رخ کشیدن انسجام داخلی و همبستگی ملی به بیگانگان است. تصویر پردازی‌های خلاف واقع رئیس جمهور و همکارانشان از وضعیت کنونی کشور و عملکرد دولت قبل، نه فقط با جهت گیری تدبیر، عقلانیت و امید آفرینی در داخل کشور همخوانی ندارد بلکه متناسب با رویکرد مذاکره‌ای دولت در برابر غرب و به‌ویژه آمریکا نیز نمی‌باشد. نتیجه تکرار چنین رفتار و مواضعی آن است که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا، سوگیری ایران به سمت مذاکره را امری گریز ناپذیر و متاثر از تحریم‌ها دانسته‌اند.

آقای رئیس جمهور، مراقب وادادگی باشید
علی اکبر جوانفکر اذعان داشت: کاغذ پاره خواندن قطعنامه‌ها و بی‌اثر دانستن تحریم‌ها از سوی رئیس جمهور و دولت وقت، مبین رویکرد ایستادگی و مقاومت در برابر خواسته‌های نامشروع غرب و تکیه بر قدرت موثر داخلی بود و دولت جدید برای پی جویی خط مسالمت با غرب، باید مراقب فروغلطیدن در وادی وادادگی باشد. اصرار بر تصویر سازی نادرست از کارکرد دولت گذشته و تیره و تار نشان دادن وضعیت کشور، بسیار شبهه آفرین شده است زیرا در سایه چنین رویه‌ای است که می‌توان یک ملت را به سمت وادادگی و تن دادن به شرایط تحمیلی سوق داد.

جوانفکر ادامه داد: بدون تردید مسئولیت رئیس جمهور و دولت وی برای اداره بهینه کشور در حوزه‌های وسیع داخلی و خارجی، بسیار سنگین است و همه دستگاه‌های نظام باید از قوه مجریه برای پیشبرد سیاست‌هایش حمایت کنند. موفقیت دولت آقای روحانی در حل مشکلات پیش رو یک خواست عمومی‌و آرزوی همه کسانی است که دل در گرو این آب و خاک پاک دارند و ما نیز به سهم خود و با وجود برخی نقد‌ها، خواستار همکاری همه دستگاه‌ها با قوه مجریه برای پیشرفت کشور هستیم.

  باز هم نقد می‌کنم
وی در آخر گفت: خوشبختانه رئیس جمهور محترم، دولت خود را پاسخگو معرفی کرده است و بنده نیز بر اساس این اصل که پرسیدن عیب نیست، از این پس و در فرصت‌های مناسب به طرح برخی سوالات ضروری خواهم پرداخت با این امید که در عمل شاهد دولتی پاسخگو باشیم.
   

آنچه در قوطی عطاران نباشد کرده ایم

ما در این صد روز در ایران تحول کرده ایم
کدخدا را دیده و با او تعامل کرده ایم
اقتصاد مملکت را زیر و رو آورده ایم
سهم آن احزاب را هم ما تقبل کرده ایم

عرصه ی فرهنگ را آسوده خاطر کرده ایم
سایت های اونجوری را رفع فیلتر کرده ایم
فیس بوک وزرا را اولویت داده ایم
بیلبورد کدخدا را زیر کاتر کرده ایم

پیشرفت علم را ما کله ملق کرده ایم
آن همه دندان سالم را لقالق کرده ایم
قبل از آنکه کدخدایان زمین لب تر کنند
پیش رفت هسته ای را خود معلق کرده ایم

مردم این سرزمین را ما دو قسمت کرده ایم
آن دهم درصد نشان اکثریت کرده ایم
آنکه با ما نیست را افراطی الدین خوانده ایم
آنکه با ما هست را بی حد کرامت کرده ایم

طرح های دولت پیشین خود رد کرده ایم
آنچه در قوطی عطاران نباشد کرده ایم
قیمت خودرو اگرچه رو به بالا می رود
کاهش نرخ دلار و ارز را سد کرده ایم

ایده ی مهر آفرین را آش و لاشش کرده ایم
مسکن مهر وزین را بی صاحابش کرده ایم
سوخت های هسته ای نابود گشت و در عوض
قیمت گوجه فرنگی را مهارش کرده ایم

معنی فتنه گری را ما سوالش خوانده ایم
بازگشت فتنه گر را اعتدالش خوانده ایم
فتنه ی فتنه گران را ماست مالش کرده ایم
داس بران را ولیکن ما کلیدش خوانده ایم

احمدی نژاد؛ مرد اولین‌ها

محمد جوادی/ احمدی‌نژاد را از این پس رئیس‌جمهور قلبها می‌نامیم زیرا او مرد اولین‌ها بود. 
اولین و تنها رئیس جمهوری بود که قبل از مرحله اول انتخابات، از سوی هیچ‌یک از احزاب و گروه‌ها حمایت نشد. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که بیش از 23 میلیون رای در انتخابات کسب کرد. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که در رقابت با رقبای قدر، مثل هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی در دوره اول و میرحسین موسوی و مهدی کروبی در دوره دوم رئیس جمهور ایران شد. یعنی در هر دوره رقبایش رئیس جمهور سابق و رئیس مجلس سابق یا نخست وزیر سابق و رئیس مجلس سابق بودند و بهمین دلیل می‌توان گفت مردمی‌ترین رئیس جمهور ایران است. 
اولین رئیس‌جمهوری که پیش از ریاست جمهوری‌اش در آزاد‌ترین انتخابات تاریخ ایران شهردار تهران شد. انتخاباتی که سیستم رد صلاحیت در آن وجود نداشت و همه از جمله نهضت آزادی، طرفداران کرباسجی و ... لیست داده بودند و دولت اصلاحات مجری آن بود و نظارت شورای نگهبان هم در کار نبود ولی تنها رئیس جمهوری که در هر دو دوره انتخابات ریاست جمهوری‌اش، از سوی رقبای اصلاح‌طلب، بجای تبریک پیروزی با ادعای تقلب در انتخابات مواجه شد. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که همراه هیأت دولتش چهار دوره در تمامی استانها و شهرهای کشور مجموعا در بیش از یکصد سفر استانی حضور یافت و به بررسی مشکلات استانها از نزدیک پرداخت و هیأت دولت را در این زمینه بسیج کرد. 
اولین رئیس جمهوری که گفت ایران می‌تواند فضایی شود و ایران را فضایی کرد. 
اولین رئیس جمهوری که هدفمندسازی یارانه‌ها را اجرایی کرد و پول نفت را مستقیما به مردم داد. سایرین فقط از لزوم هدفمندسازی گفتند و وعده پرداخت پول نفت را می‌دادند. 
اولین رئیس جمهوری که سهمیه‌بندی بنزین را اجرایی کرد. 
اولین رئیس جمهوری که مسکن مهر را برای اقشار کم درآمد اجرایی کرد و بیش از شش میلیون خانواده را صاحب خانه کرد. 
اولین رئیس‌جمهوری که در تمام سخنرانی‌ها، چه داخلی و چه بین‌المللی سخنانش را با یاد امام زمان آغاز می‌کرد و به همین دلیل ابتدا دشمنان و سپس دوستان او را متهم به حجتیه بودن کردند و تنها دلیل تهمتشان یاد کردن او از امام غایب غریب بود. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که به ارتباط با رمال‌ها و اجنه متهم شد و این ادعای مضحک ابتدا توسط مخالفان و سپس توسط دوستان در خصوص او مطرح شد و یکبار از خود نپرسیدند که کسی که با اجنه و رمال‌ها در ارتباط است چه نیازی به این همه دوندگی و سفر برای حل مشکلات دارد. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که در دوران ریاست جمهوری‌اش همه رسانه‌ها او را نه تنها نقد، بلکه مدعیان فرهیختگی او را تخریب کردند و حتی به بدگویی و توهین نیز روی آوردند در حالیکه اگر نقدی به عملکردش بود نیازی به توهین نبود. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که بصورت سالیانه در اجلاس سران سازمان ملل حضور یافت و از حقوق ملت دفاع و صحنه‌سازی استکبار را بر ملا می‌کرد ولی بخاطر تعداد همراهانش در این سفر از سوی نمایندگان مجلس تذکر دریافت کرد و متهم به حیف و میل کردن بیت‌المال به خاطر همراهی همراهانش شد. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که وقتی اورانیوم 20 برای استفاده صلح‌آمیز در مصارف انسان‌دوستانه را به ما ندادند، دستور تولید آن را داد ولی مخالفین مدعی صداقت، این ادعای تولید اورانیوم با غنای20 درصد را ادعای واهی خواندند و این کار را برای مهندسین ما محال دانستند و رئیس دولت را دروغگو خواندند درحالیکه خود امروز به توافق در خصوص توقف تولید آن افتخار می‌کنند و تعهد داده‌اند چیزی که توان تولیدش را نداشتیم منهدم کنند و مشخص نیست در آینده رادیو دارو جهت درمان بیماران سرطانی را از کجا خواهند آورد. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که در دوران ریاست جمهوری‌اش ایران به رتبه 16 علمی جهان دست یافت ولی متهم به عقب‌ماندگی کشور شد. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که ورزشکاران در دوره او در المپیک، بهترین نتیجه تاریخ المپیک ایران را کسب کردند، تیم ملی فوتبال برای اولین بار به عنوان تیم اول گروه خود به جام جهانی راه یافت، والیبال ایران در دوره او درخشید ولی مدعیان فریختگی، موفقیت‌های دوره او را ندیدند و مدام از کس دیگری تشکر کردند. در دوره او در بیشتر شهرستانها و روستاها امکانات ورزشی جهت بهره‌گیری از همه استعدادهای این مرز بوم ساخته شد و طوری برنامه‌ریزی شد که استعدادهای قهرمانی از همه مردم ایران در شهرها و روستاها فرصت حضور داشته باشند ولی متهم به امنیتی کردن ورزش شد، در حالیکه همان متهم‌کنندگان وزرای ورزشی با سابقه امنتیی به مجلس پیشنهاد کردند. 
اولین رئیس جمهوری که محافظینش اجازه می‌دادند مردم عادی با او دست بدهند و او را در آغوش بکشند و در دوره او نزدیک شدن به رئیس جمهور برای مردم جرم محسوب نمی‌شد از مردم نامه می‌گرفت و نامه‌های آنها را رسیدگی می‌کرد و دستور رسیدگی می‌داد و خیلی از خواسته‌های مردم از طریق همین نامه‌ها عملی شد. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که بیشترین تعداد استیضاح و عدم رای اعتماد به وزرا، در زمان ریاست جمهوری وی صورت گرفت. بیشترین تعداد سوال از وزیران در دوره او اتفاق افتاد، در عین حالی که موظف به کوچک‌کردن دولت و کم کردن تعداد وزارتخانه‌ها بود، موظف به تشکیل وزارتخانه جدید و معرفی وزیر ورزش شد. در عین حالی که باید با مصوبه مجلس به همه مردم یارانه می‌داد ولی بودجه مربوط به آن را کم می‌کردند و حق نداشت از محل دیگر نیز برای دادن یارانه هزینه کند که اگر می‌کرد متهم به بی‌قانونی و دزدی از بیت المال می‌شد. در عین حالی که طبق قانون اساسی موظف به پاسداری از این میراث گرانقدر جمهوری اسلامی بود حق دفاع از قانون اساسی را نداشت و شورای نگهبان این حق قانونی را از او سلب کرد. در عین حالیکه طبق قانون اساسی به قرآن کریم در مجلس قسم یاد کرده بودتا از حق مردم دفاع کند، به خاطر عمل به قسم خود مورد توبیخ صریح قرار گرفت. در عین حالیکه حق نداشت در خصوص مناظره یا مذاکره با آمریکا سخنی به زبان بیاورد در عین حال باید تحریمها را بی‌اثر می‌کرد. در عین حالی که بودجه‌اش با بیشترین تغییرات از سوی مجلس روبرو می‌شد باید همه مشکلات اقتصادی را با بودجه تغییر یافته حل می‌کرد. 
اولین رئیس جمهوری که همیشه برای مردم لبخند می‌زد و با آنها مهربان بود و درمقابل برای مدیرانش سخت‌گیر بود و با کم کاری عذر آنها را میخواست. برخلاف سایرین که به مردم سخت می‌گرفتند و با مدیران مهربان بودند و ثبات مدیریتی برایشان قائل شدند او طرح استخدام مهرآفرین برای همه مردم در نظر گرفت که خلاف قانون اعلام شد. در آلودگی هوا ادارات را تعطیل می‌کرد تا سلامتی مردم به خطر نیافتد ولی مدیرانش سر کار حاضر بودند. بین‌التعطیلین را به خاطر سفر و افزایش زمان تفریح مردم تعطیل می‌کرد، ساعات کاری را کاهش داد، مرخصی زایمان را افزایش داد و به مردم راحت می‌گرفت. برای سفر به مردم سهمیه اضافه بنزین می‌داد و می‌خواست مبلغ یارانه‌ها را افزایش دهد نه آنکه آن را قطع و یا به یارانه غیر نقدی تبدیل کند و کسری بودجه هم نمی‌آورد. حقوق بازنشستگان و کارمندان را افزایش می‌داد. سهام عدالت داد و سالها در مدارس شیر توزیع کرد ولی این را بعنوان تنها افتخار عملکرد سه ماهه‌اش اعلام نکرد. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که پس از دو دوره، کاندیدایش در انتخابات رد صلاحیت شد و کاندیدایی در دوره بعد نداشت در حالیکه تقریبا دو سال همه رسانه‌ها می‌گفتند او میخواهد رئیس جمهور مادام العمر باشد و مدل پوتین مدودف را در سر می‌پروراند. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که دادگاهی شد. اولین و تنها رئیس‌جمهوری که پس از دوره ریاست جمهوری ادعای تقلب نکرد، صحبت از براندازی نکرد، نامه بدون سلام و السلام به رهبری ننوشت، از براندازان حمایت نکرد، ولی به دادگاه فراخوانده شد و محاکمه خواهد شد، نه با شکایت مردم، بلکه با شکایت مسئولین و ملزم به حضور در دادگاه شده است. 
اولین رئیس جمهوری که متهم شد اگر کاندیدایش در انتخابات رد صلاحیت شود مملکت را به آشوب خواهد کشید ولی فقط سکوت کرد و تهمت‌زنندگان حاضر به عذرخواهی از او نشدند بلکه او را به دادگاه فراخواندند و دیگرانی که در این مملکت آشوب به پا کرده بودند و فرزندانشان را در آشوبها دستگیر کرده‌ بودند در انتخابات دو کاندیدای تایید صلاحیت شده داشتند و تاختند و پیروز شدند و اصولگرایان شکست خوردند و احمدی‌نژاد را دلیل شکست خود اعلام کردند. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که از محله نارمک تهران به ریاست جمهوری آمد و پس از مسئولیتش به محله خود در نارمک بازگشت. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که سخنان مهمش را نمی‌شنیدند و شوخی‌ها و طنزهای صحبتهایش را تیتر یک رسانه‌ها می‌کردند و از این طریق به تخریب او می‌پرداختند. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که به نزدیک‌ترین یارانش تهمت اختلاس و دزدی زدند و عدم رسیدگی به آن را خط قرمز رئیس جمهور خواندند و حتی پس از دوران ریاست جمهوری‌اش نیز دادگاهی برای این اتهام برگزار نکردند. 
اولین رئیس‌جمهوری که در دوره ریاست‌جمهوری‌اش دیگران رفتند و مذاکرات هسته‌ای را انجام دادند و فروش نفت ایران و بانک مرکزی تحریم شد ولی مخالفان، مدیریت او را علت مشکلات کشور دانستند و تحریمها را بی‌اثر! سرپرست تیم مذاکره کننده تایید صلاحیت شد ولی نامزد او را رد صلاحیت کردند تا کشور به آرامش برسد. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که معاون اولش را به میل خود انتخاب نکرد، به دستور رهبری برای حفظ دوستی دوستان، تمکین کرد ولی مدعیان، او را به انحراف متهم کردند و عقد دوستی با او شکستند و به روی خود هم نیاوردند. 
اولین رئیس‌جمهوری که بزرگترین اختلاس در زمان او به وسیله خودش علنی شد ولی این اختلاس به اطرافیان او نسبت داده شد اما در نهایت در دادگاه اثری از این ارتباط مشخص نشد و عذرخواهی هم صورت نگرفت. 
اولین رئیس جمهوری که بعد ریاست جمهوری‌اش حق هیچ‌کاری حتی تأسیس دانشگاه ندارد و این کار او غیر قانونی اعلام شد. بودجه‌ی دانشگاهش عودت داده شد و مخالفان همچنان بودجه مصوب قانونی عودت داده شده را جزء تخلافاتش محسوب می‌کنند. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که قانون را تغییر دادند که مجری انتخابات نباشد و در عین حال بخاطر همراهی با یکی از کاندیداها به او خورده گرفتند در حالی که خود با اینکه جایگاه حقوقی و سابقه ریاست جمهوری داشتند صریحا و علنا از یک کاندیدا حمایت کردند و کسی به آنها انتقادی وارد ندانست. 
تنها رئیس‌جمهوری که توسط رهبری بازگرداننده ریل انقلاب به خط اصلی نامیده شد ولی دیگران او را بزرگترین خطر از صدر اسلام تا کنون نامیدند، مداح مدعی در مجلس امام حسین زشت‌ترین تعابیر را در خصوص او و رئیس‌دفترش بکار برد، یک روحانی فهم او را از گاو کمتر دانست و مدعی‌العموم ادعایی بر علیه آنها نکرد در حالیکه او مردمی ترین رئیس‌جمهور تاریخ ایران بود. 
اولین و تنها ریس جمهوری بود که وزیر اطلاعاتش بر علیه او مصاحبه می‌کرد. 
اولین و تنها رئیس جمهوری بود که پس از رفتنش، مسئولین به یهودیان اطمینان خاطر دادند که آن مرد دیگر رفته است ولی او بود که متهم به انحراف بود نه دیگران. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که .... و یکشنبه جنجالی مجلس را رقم زد. 
اولین رئیس جمهوری که در مجلس شورای اسلامی اطرافیانش را به ارتباط با منافقین متهم کردند ولی اجازه دفاع از تریبون مجلس را به او ندادند و او را به بیرون از مجلس هدایت کردند. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که گفت اسرائیل باید از بین برود و در مرز لبنان و رژیم صهیونیستی حضور یافت و شجاعانه بر علیه صهیونیستها و به نفع ملتها سخنرانی کرد و در عین حال نزدیک‌ترین فرد به او را حامی رژیم صهیونیستی نامیدند و پس از مدتی او و رئیس‌دفترش را بهایی و منحرف نامیدند. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که در دوران ریاست جمهوری‌اش مجلس از او سوال کرد و در مجلس جهت پاسخ به سوالات نمایندگان حضور یافت. 
اولین و تنها رئیس‌جمهوری که همین الان اگر جرأت کنند و از مردم نظرسنجی کنند محبوب‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ ایران است و محبوبیتش آنقدر زیاد است که رییس جمهور بعد از او در گزارش صد روزه فقط به تخریب او می‌پردازد تا شاید از محبوبیت او بکاهد. 
اولین و تنها رئیس جمهوری که نخست وزیر اسرائیل درباره او گفت که احمدی‌نژاد باید از صحنه سیاست حذف شود و ... حذف شد! 
احمدی‌نژاد مرد اولین‌ها بود و خیلی از اولین‌ها در دوره او اتفاق افتاد. 

احمدی‌نژاد روحانی را به مناظره فراخواند + متن کامل نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حسن روحانی
رئیس‌محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم

با آرزوی موفقیت برای جنابعالی و خدمتگزاران دلسوز در سراسر کشور، با آنکه اینجانب - حتی پس از شنیدن گزارش چند روز گذشته شما که بر "پایه" "انتساب عناوین غیرمنصفانه و بی‌پایه" به دولت‌های نهم و دهم شکل گرفته بود- به اقتضای مصالح کشور، بنا بر سکوت داشته و دارم، لکن به احترام تقاضاهای بی شمار گروه‌های مختلف مردم و از جمله صاحب‌نظران سیاسی و اقتصادی‌، لازم دیدم که از جنابعالی دعوت  نمایم تا در فضایی کاملاً دوستانه و صمیمی، در مناظره‌ای صریح، اصولی و روشنگر در منظر افکار عمومی، ابهامات و حقایق ناب را آنطور که هست، مورد تصدیق و تاکید قرار دهیم تا از فرصت برداشتن گام‌های بلند و استوار در مسیر روبه جلوی کشور دریغ نشود.

اینجانب با تاکید مجدد بر لزوم تحکیم‌ دوستی‌ها و حفظ وحدت و همدلی به ویژه در شرایط کنونی، این روشنگری را از جهت پاسداشت تلاش‌های گسترده، صادقانه و کم‌نظیر همکاران و کارکنان دولت در سراسر کشور و نیز قشر وسیعی از فعالان عرصه خدمت در بخش خصوصی، وظیفه خود می‌دانم، چرا که بار مسئولیت پیشرفت آتی ایران عزیز عمدتا و همچنان بر دوش این عزیزان خواهد بود. بدیهی است که جفا بر این خیل عظیم می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری را متوجه کشور نماید. 

خدا را شاهد می‌گیرم که این دعوت نه بر اساس یک حس شخصی، بلکه بر مبنای احساس تکلیف دینی و ملی صورت می‌گیرد. وگرنه اینجانب و همکارانم در طول 8 سال مسئولیت خود، زمانی که در عین تحمل بار سنگین خدمات کم‌سابقه در جای‌جای میهن اسلامی به موازات دشمنی‌های بیگانگان، حجم کم‌نظیر ناملایمات و بی‌مهری‌های برخی در داخل را به عشق ملت بزرگ ایران به جان پذیرفتیم، امتحان خود را به نیکی پس داده‌ایم. 

همچنین در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری در شرایطی که دولت دهم در فقدان نماینده‌ای از خود در رقابت‌ انتخاباتی و ما لا پاسخگویی- آماج حجم سنگین و گسترده‌ای از اتهامات و انتقادات ناروا بود- به خوبی و شایستگی به وظیفه شرعی و قانونی خود در صیانت از آرا مردم عمل کرد و با برگزاری انتخاباتی قانونی و سالم، ظرفیت بالای خود را به ظهور رساند. علاوه بر ضرورت حمایت و دفاع از تلاش‌های شبانه‌روزی نیروهای مخلص و سخت‌کوش کشور در همه حوزه‌ها و قوه‌ها، چیزی که موجب مزید نگرانی شده این است که نادیده انگاشتن ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها و داشتن برآوردهای ناصحیح و آمارهای نادرست از وضعیت کشور چه بسا به تصمیم‌سازی‌های ناصواب در عرصه سیاسی و اقتصادی داخلی و بین‌المللی و تضعیف امید و نشاط ملی بینجامد.
از این رو با تاکید مجدد بر این دعوت به عنوان قطره‌ای از اقیانوس ملت ایران، آمادگی دارم که همه توان و تجربه خود را برای تسهیل و پیشبرد امور در خدمت دولت قرار دهم.

خادم ملت ایران
محمود احمدی‌نژاد

اسفندیار در مورد انرژی هسته و مذاکرات چه گفت ؟

تقریباً از دو سال پیش، زمزمه های در کشور شکل گرفت مبنی بر اینکه «لیدر جریان انحرافی» مشغول اثرگذاری عمیق بر ذهن رئیس جمهور انقلابی است تا او را وادار به عقب نشینی و کوتاه آمدن در مقابل آمریکا کند. البته آن روزها آنچنان مهم نبود «خود مشائی» چه می گوید، بلکه بولتن ها و جلسات بصیرت افشانی بود که باورهایی که او در «ناخودآگاهش» دارد و خود از آنها بی اطلاع است را برملا می ساخت!

دیری نگذشت که رسانه های اصولگرا تصویر مشائی را کنار عکس هاشمی گذاشته و آنطرف هم عکس دیگرانی را و به خیال خود، «دوگانه سازش ـ تسلیم» را نشان دادند. اما حالا که دیگر حتی کاندیدای خود آنها هم سکوت اختیار کرده و تحلیلی از اتفاقات مهم این روزها ارائه نمی دهد، شاید بازخوانی مواضع مهندس مشائی درمورد مذاکرات هسته ای که سه سال پیش بیان شده اند، بتواند دلیل سکوت و تبریک این روزهای اصولگرایان را روشن کند.

«این خیال خام است اگر کسی فکر بکند غربی ها نگران دستیابی ما به بمب هسته ای هستند. این اشتباه است. این غلط است. آنها نگران نیستند. آنها اطلاعات بسیار ریزی دارند. آنها نگران چیز دیگری هستند. قبل از اینکه این نگرانی را بگویم، این را برایتان اثبات کنم، که آنها نگران بمب هسته ای نیستند. یک سند به شما بدهم که نگران نیستند. دهه فجر سال گذشته، آقای دکتر احمدی نژاد بازدیدی داشتند از مرکز لیزر، حتماً یادتان هست. و یک دستاورد بزرگ علم لیزر و توان استفاده از صنعت بسیار بسیار مهم، اساسی، گسترده لیزر را، آقای دکتر احمدی نژاد در دهه فجر، ضمن بازدید، در مصاحبه اعلام کردند. یکی از نکاتی که ایشان در مصاحبه گفتند این بود: که لیزر، امکان غنی سازی صد در صد را، به ما می دهد. این عبارتی بود که ایشان، در مصاحبه یا رسانه های داخلی و خارجی گفتند.

غنی سازی 100  درصد یعنی چه؟ یعنی ساخت بمب. صد در صد است دیگر! وقتی رئیس جمهور می گوید، ما با پیشرفتهای صنعت لیزر و علم لیزر می توانیم غنی سازی 100 درصد انجام بدهیم، معنایش این است که، این علم و این صنعت، جمهوری اسلامی را در تولید بمب، توانا می کند. نه اینکه حالا با  این علم، می خواهیم بمب تولید کنیم، منظورم این نیست. منظورم این است که، بالاخره رئیس جمهور در مصاحبه اش به دنیا گفته است که آقا یکی از ظرفیت های علم لیزر، غنی سازی 100 درصد است. غنی سازی 100 درصد را همه دنیا می دانند.

اما من سوال می کنم: یک رسانه را در دنیا نشان بدهید، یک محفل سیاسی، یک مرجع مدیریتی جهانی، یکی از دشمنان ایران، بعد از این مصاحبه سرو صدا کرده باشد، داد و بیداد کرده باشد، جنجال کرده باشد، که ایران به فناوری تولید بمب دست پیدا کرده است. هیچ کس نگفت. در حالیکه اینها اگر نگران بمب بودند، باید سرو صدا می کردند. اصلاً آقای احمدی نژاد این را برای همین گفته بود؛ برای تست. و گرنه گفتن این که خوب نبود. چون ما متهم بشویم به اینکه  میتوانیم بمب تولید می کنیم، که خوب نیست.

ایشان، یک تست زد به دنیا. هیچ کس، در ادعایی که الان علیه ایران دارند، آنجا برنده نشدند. چون هیچ کس موضع گیری نکرد. می دانید چرا؟ برای اینکه نگران تولید بمب هسته ای در ایران نیستند. اما فعالیتهای لیزری، می تواند به غنی سازی برای بمب، کمک کند. ولیکن غنی سازی از طریق لیزر، از نظر حجم تولید مواد غنی شده که سوخت نیروگاه بشود، کارکرد ندارد. بمب می سازد، چون بمب که خیلی حجم نمی خواهد. ولی شما که بخواهید یک نیروگاه را اداره کنید، سوخت زیادی در سال لازم است. از طریق لیزر، توجیه اقتصادی ندارد، که شما سوخت نیروگاههای هسته ای را تولید کنید. چیزی که غرب را نگران نکرد این بود؛ دیدند که لیزر برای تولید سوخت برای نیروگاهها کارکرد آنچنانی ندارد. لذا نگران نشدند.

آن بخش که غنی سازی می کند برای بمب، آن نگرانی برای آنها ایجاد نکرد. معلوم است، آنها نگران بمب هسته ای نیستند. پس نگران چه هستند؟ نگران اعمال مدیریت از سوی جمهوری اسلامی ایران هستند. آنها چرا می خواهند به هر شکل ممکن، ما را تسلیم کنند؟ تسلیم شویم که بمب نسازیم؟ اصلاً مطرح نیست. پس دنبال چه چیزی هستند؟ آنها می خواهند ایران را تسلیم  بکنند، که در دنیا اثبات بشود هر کس از معادلات قدرتهای مسلط بیرون افتاد، امکان تعالی ندارد. امکان رشد و بالندگی ندارد. حتماً به بن بست می رسد و محکوم به شکست است. آنها نگران قطعنامه هایشان هستند. قطعنامه صادر می کنند برای حمایت از قطعنامه های گذشته شان.

یک روز می گفتند: 3 تا سانتریفیوژ هم، ایران نداشته باشد. سه تا دانه، سه تا دانه اسباب بازی است. سه تا هم نباید داشته باشیم. می گفتند: اصلاً پژوهش در امر هسته ای نباید داشته باشید. اصلاً فکر اینکه به انرژی هسته ای دست پیدا کنید، نکنید. فرانسویها در مذاکرات می گفتند: ما با آمریکاییها 10 سال جلسه گذاشتیم، بحث کردیم، مذاکره کردیم، بعد از 10 سال به ما اجازه دادند، که ما در موضوع هسته ای مطالعه کنیم. به همین دلیل به ما گفتند: شما دیر آمدید، زود هم می خواهید بروید، نمی شود. تازه فرانسه، جزء بلوک غرب است. جزء آنهاست. ایرانی که انقلاب کرده است، از معادلات مسلط غربی فاصله گرفته است، به معادلات مسلط شرقی نپیوسته است، از بلوک غرب جدا شده است، به بلوک شرق نپیوسته است، عین یک اخگری است سوزاننده، که از اجاق بیرون افتاده است. ایران اینطوری است در نگاه قدرتهای مسلط جهانی. آنها نگرانند.

بعد وقتی 3000 تا شد، گفتند: حالا، سه هزار تا بس است. بعد دیدند ایران قبول نمی کند، گفتند که، پس شیب تولیدتان را کم کنید. وقتی ایران قبول نکرد، می گفتند متوقف کنید. ایران قبول نکرد، در جلسات گفتند: خوب، لااقل شما سرعت تولیدتان را کمتر کنید. بعد ایران قبول نکرد، گفتند: پس دو ماه توقف بدهید، بعد دوباره شروع کنید. باز ایران قبول نکرد، گفتند: بگویید ما متوقف کردیم، ولی نکنید. شبیه جوک است. شما می­خندید. ولی اینها واقعیتهای سیاستهای امروز جهان است. بگویید ما متوقف کردیم، ولی یواشکی کار کنید. چرا؟ آنها فقط می خواستند یک چیز را اثبات کنند، که بگویند: اجماع جهانی (شما می دانید، اجماع جهانی آنها، یعنی جمع شدن همین قدرتها. این را به نام جهان، همیشه غالب می کنند. خودشان را به نام جهان، همیشه غالب می کنند) که اجماع قدرت جهانی، ایران را به عقب نشینی واداشت. ایران تسلیم شد. همان دو ماه را اگر ما می پذیرفتیم، دو ماه توقف، یا آشکارا بگوییم توقف، ولی پنهانی ادامه بدهیم.

البته اینجا پرانتز باز، خیلی ها می گفتند این خوب است، انجام بدهیم. حالا الان که وقت تسویه حساب  نیست، شاید یک موقعی در آینده لازم باشد که همه مسائل را بگویید آقای احمدی نژاد و افشاء بکند که اینجا چه کسانی می گفتند ادامه بدهیم، چه کسانی می گفتند بس است و توقف بدهیم. آنها فقط می خواستند که موضع تسلیم شدن ایران را در دنیا نشان بدهند، که آقا اینها که آمده اند، حالا تسلیم شدند. حالا پنهان هم که کار می کند، آشکارا گفته است، پنهان را که نمی شود اثبات کرد. بعد هم یقه ما را بعداً بگیرند. دنیای قدرت بهره اش را ببرد، به همه دنیا بگوید ایران سرانجام تسلیم شده است در برابر عزم جهانی، اجماع جهانی. آن بهره را که بردند، آبرو و حیثیت ما را که بردند، عزت و اقتدار ما را که از بین بردند، بعد بگویند: ما اطلاعات داریم که اینها دروغ گفتند. گفتند که، ادامه نمی دهیم، ولیکن زیر زیرکی ادامه دادند.

همه اش دنبال چه هستند؟ دنبال این هستند، سوالشان این است، می گویند: ما قطعنامه ها را چکار کنیم؟ گفتیم: خوب، ما که گفته بودیم شما قطعنامه صادر نکنید. ولی آنها برآوردشان این بود که با قطعنامه می شود جلوی ایران را گرفت. چون تهدید به قطعنامه، برای بازدارندگی نسبت به خیلی از ملتها کافی است. تهدید به تحریم. خیلی ها را اینطوری باز می دادند. اما حالا ملت ایران 4 تا قطعنامه برایش صادر شده است، و در عزمش خللی ایجاد نشده است. آنها نگران بمب نیستند. نگران مدیریت شان هستند که یک کشوری بر اساس ارزشهای انقلابی، ارزشهای دینی، پایبندی به قدرت ملی، تکیه به عزم و اراده توده های مردم، در برابر قدرت مسلط جهان ایستاده است. اقدامات آنها در عراق و عربستان و افغانستان و جاههای دیگر هم، به بن بست رسیده است و در آستانه یک تحول بزرگ هستند. برآورد آنها این است که تغییرات قطعی است. آینده جدیدی شکل خواهد گرفت. نگرانی آنها از قدرت گرفتن جمهوری اسلامی ایران، سهم این جمهوری در آینده جهان است، سهم این نظام، در شکل دهی آینده جهان است.»

دومین گردهمایی مشاوران جوان آموزش و پرورش سراسر کشور/ مرداد 89