45 - رحیم مشایی صاحب ایدئولوژی برتر؟
اگر مشایی مسئله اصلی مملکت بود رهبر انقلاب نام امسال را "مبارزه با مشایی "می گذاشت
نه سال جهاد اقتصادی
مثل اینکه قراره هر چند پست یکبار برم سراغ رحیم مشایی و داستانهایش . دقت کردید هر روز بیشتر از دیروز مورد هجمه قرار می گیره ؟ شاید بگید به تو چه که کاسه داغ تر از آش می شی . ولی باید بگم که اعتقادات من هم مورد هجمه قرار می گیره .من بیشتر از خودم دفاع می کنم . رحیم مشایی و احمدی نژاد همون اتفاقایی رو می خوان بوجود بیارن که من هم دلم می خواد . اخیرا هم که هجمه ها به فحش و ناسزا گویی تبدیل شده و البته متین ترینشان را در رسانه ها چاپ می کنند .
متاسفانه مدعیان ولایتمداری بیش تر از همه حال و روزشان مغشوش تر می شود . در حالی که خصوصیت اول ولایتمدار متانت است . انتقادات به گونه ای است که گویی این مملکت صاحب ندارد . این کشور برخلاف همه کشورهای باطل جهان ولی و پدر دارد . خط و نشان کشیدن و تهدید و ارعاب و هتاکی به هم وطن و هم کیش در این کشور جایی ندارد . به نظر شما می توان به ولایتمداری افراد اعتماد کرد ؟ وقتی رهبر انقلاب صراحتا اعلام می کند که مسائل فرعی را با اصلی جابجا نکنید . اصرار و تاکید و بدتر از دیروز انتقاد کردن چه معنایی دارد ؟ چرا تنها مشکل سیاست امروز ما شده است رحیم مشایی ؟ مگر مشکلات دیگر حل شده است ؟ مرگ آمریکا و استکبار انجام شده ؟ عدالت علوی در کشور برقرار شده ؟ اگر مشایی مسئله اصلی مملکت بود رهبر انقلاب امسال را نام مبارزه با مشایی می گذاشت نه سال جهاد اقتصادی . همه شخصیت ها باید از راهکارهای جهاد اقتصادی بگویند نه از مشایی . اگر مشایی منحرف بود مسلما در هجوم اراده های محکم جهادی نابود خواهد شد .
مگر نمی گویند مشایی منحرف است . چرا یک نفر منحرف این همه عصبانیت موجب می شود ؟
ای مداح اهل بیتی که معلوم هم نیست صاحب مدحت از شغل و دکانت راضی است یا نه . متمدنانه خواهش می کنم از دخالت پیرامون حوزه های غیر تخصصی و فراتر از درکت دست برداری .
مشایی چه چیزی و چه کسی را ناراحت کرده است ؟ اسلام را ؟ اگر اسلام از رحیم مشایی ناراحت است پس این دین نه بزرگ است و نه آخر دین . دینی که با یک نظریه منحرف می شود دین کاملی نیست . در حالی که اسلام غالب همه مفاهیم است و منحرف ترین نظریه ها را حریف است .
خب اگر دین اسلام هراسی ندارد پس افرادی هراس دارند که خود را اسلام می دانند . مسلما اسلام به خودش شک ندارد . اسلام به قدری قوی هست که شیطان هم در انحرافش عاجز است . مگر اینکه ثابت کنند مشایی استاد شیطان است و از ابلیس هم فریبنده تر است .
اگر مشایی شیطان نیست و انسان است پس مثل همه انسانها حق دارد که نظرش را اعلام کند . حداقل این است که برای محکوم کردن مخالفان اسمی از کسی نمی برد و غیبت نمی کند و تا اکنون فحشی هم از زبانش خارج نشده است و به غیر خود دیگران را محکوم نکرده است و این گواه مسلمانی اش هست . دلیل ندارد افراد به اسم اسلام همه اعتقادات را زیر پا بگذارند . بدتر از همه اینها دلیل ندارد رسانه های دو به هم زن ، تریبون جماعتی شوند که به غیر ناسزا گویی کار دیگری برای انقلاب انجام نمی دهند .
دلیل این همه عصبانیت را نمی دانم . من یک جوان ایرانی ام . نمی دانم که هتک حرمت ها بر سر چیست ؟ فکر نکنم اسلام برای حفظ خود نیازی به این چنین نگهبان داشته باشد .
متاسفانه روسای سایتهایی که صدقه سری تعهد ریاکارانه صرف و نه تخصص محض به منسب رسیده اند به جای اینکه تریبون انقلاب باشند و تمام و کمال منعکس کننده حرکت های انقلابی رییس جمهور باشند تحت فشار قشر قدرت از دست داده موضع عوض کرده اند و مشایی را بهانه کرده اند و دولت را مورد حمله قرار می دهند .
نکته جالبی که در این حملات دیده می شود این است که از جانب همیشه منتقدین غیر مسئول ، هر شخصی در یک مجموعه قرار می گیرد و هر مجموعه هم نام بامسمایی دارد . مثلا مشایی و طرفدارانش جریان انحرافی هستند . هر چه بگویند انحرافی است و قابل قبول نیست . موج سبز هم که فتنه بود و هست و خواهد بود و جنازه اش را هم رها نمی کنند . خود احمدی نژاد هم فریب خورده جریان انحراف است و به موجب این حکم اخیرا فردی دستور داده است که احمدی نژاد برای اخراج نشدن از حزب الله مشایی را رها کند . عده بیشماری از متعهدین قبل هم که اکنون منافق شده اند و شدیدا تحت نظرند . ضد انقلاب ها هم که تکلیفشان معلوم است . هر مشکوکی ضد انقلاب است و هر نامشکوکی انقلابی است و عمل و نیت افراد اصلا مورد توجه نیست . در این مغشوش بازار غبار آلود متحجرین هم به جنگ با تحجر می روند و غیر خود را محکوم می کنند . خوارج هم اتهام خروج از دین به دیگر اندیشان می زنند . در این میان هر کس بیشتر از بقیه دیگران را محکوم کند و خود را مبرا از هر نوع اشتباهی نشان دهد می شود معیار حق .
کمی باز تعریف کنیم واژه های پر مصرف کم کاربرد را .
ولایتمداری یک حس عاشقانه درونی است . عیان نیست . به هیچ وجه ولایتمداری دیده نمی شود. عشق به ولایت است که این کشور سرتاپا مورد هجمه را نگه داشته است و اگر این عشق نبود سالی صدبار مملکت نابود شده بود . ای آنهایی که انقلاب را مدیون خود می دانید و مثل طلبکارها به جان مردم افتاده اید . هیچ حقی از شما برگردن مردم نیست . شما همه چیزتان فدای مردم است . مردمی که انقلاب را نگه داشته اند و می خواهند به صاحب اصلی اش برسانند بدهکار شما نیستند .
عشق به انقلاب و آرمانهایش تصویر شدنی نیست و هیچ احدی نمی تواند مدعی اش باشد و منحصر به فردش کند . انقلاب مال مردم است .
این انقلاب یک معمار دارد و آن خمینی کبیر است که خطی دارد به نام ولایت که حضرت آقا خود امام را بدون آن خط مستقیم بی هویت می داند . خود حضرت آقا پیرو این خط راست است . چون پیشرو حرکت بر این راه مستقیم است ولی و امام عصر حاضر است . ولایتمداری ارادت به شخص رهبری نیست . ولایتمداری ارادت به راه رهبر است . تک راه تنگ و باریکی هم نیست . همه حق رهروی دارند و اتفاقا باید به هم کمک کنیم تا باهم به سعادت برسیم نه اینکه زیر پای هم راخالی کنیم تا خودمان باشیم و بس . ولایتمداری بازی با کلمات نیست که صرفا سر واژه ها یکی را اخراج و یکی را داخل کنیم .
معمار انقلاب سخنانی را گفته است و خیلی از مشکلات امروز را راهکار ارائه داده است . اگر نداده بود هم ولایتمدار درک خود از ولایت را باید به رخ بکشد و تدبیر کند . خوب است آن فرزند صالح اسلام تاکید براسلام کرد و در ادامه تاکیدش ما را از نوع آمریکایی اش بر حذر داشت . از اسلامی گفت که مورد پسند استکبار و قدرت طلبان عالم است . ببینید چه اتفاقاتی در کشورهای مدعی اسلام در حال رخ دادن است ؟ مگر می شود با اسلام خواسته آمریکا سیره پیامبر را جاری کرد و به جهان ارائه داد ؟
مسلما امام اسلام نوع ایرانی اش را تاکید داشته است و اسلام نوع منحرفش را نمی پسندیده است . هر اسلامی که پرچم دارش وابسته است اسلام نیست . چون اسلام دین وابستگی نیست . پرچم داری که اسلام را پیشرو می کند باید ستایش شود و آن نامی که اسلام واقعی را به جهان ارائه می دهد ایران است و غیر ایران نیست . وقتی این خواسته ( مکتب ایرانی ) انحرافی شمرده می شود به چه باید شک کرد ؟
علی (ع) خود اسلام بود . وقتی سخن از علی می گوییم از خود شخص علی نمی گوییم . علی فردی است که می تواند هر کسی باشد . ماندگاری نام علی از اسلام است . اسلامی که در علی جاری بود . پس وقتی مشخصا از علی می گوییم منظور اسلام علی است . ولی تاکید بر خود علی داریم . چون علی از اسلام جدا نیست . اگر صرفا از اسلام بگوییم معاویه و آل زبیر و همه مدعیان هم شامل می شوند .
اگر بخواهیم از اسلام ناب بگوییم باید از ایران بگوییم و این ملی گرایی نیست . ایران همان اسلام است . این ایران همه چیزش را فدای اسلام کرده است . خاک ایران برای حفظ اسلام شهید پروری کرده است . مردم ایران هستند که هزینه اسلام خواهی را پرداخت می کنند . آنانی که با مکتب ایران مخالفند مسلما خواهان اسلام عرب هستند و معنی دیگر ندارد . اصلا دلیل ندارد نیت ها را با واژه ها و ادبیاتشان قضاوت کنیم . تعریف و تمجید از ایران درصدی از شان اسلام نمی کاهد .
اگر ایرانی هستیم و در این کشور زندگی می کنیم باید متوجه باشیم که ایرانی از اسلام ایرانی حمایت می کند . هر اسلامی غیر نوع ایرانی اش مورد نفرت قرار می گیرد . مخالفان مکتب ایرانی منزوی تر از دیروز می شوند و اصرارشان بر مبارزه با این نظریه ملی و دینی خودشان را کم رنگ تر می سازد و البته چه خوب که اسلام ایرانی نا خالصی ها را به این بهانه غربال می کند و صالحان آینده را امیدوار می سازد و انقلاب را از دست نااهلانش می گیرد و به اهلش می سپارد .
مردم ایران مسلمان را با مظلومیتش . مهربانی اش . خنده اش و تدبیرش می پذیرند . مسلما از مدعی اسلامی که برای دفاع از اسلام ( خودش ) فحش می دهد . خشونت می کند . احساس ندارد . پرونده سازی می کند و یا ریاکارانه است دوری می کند .
ایران حتی بدون اسلام هم معنویتی عمیق دارد که هر کس نمی تواند مدعی اش باشد . ایرانی که اسلام هم نداشت خدا را داشت و صالحین را مامن بود و نا صالحین را نا امن . هر چه بود ایران تاب تحمل قدرت طلبین را ندارد و همه خوبیها را پذیرفته است . ملی گرای واقعی ، خودجوش اسلام گرا می شود . چون هر دو به خدا ختم می شود . با این دیدگاه هر وطن فروش فراری از مملکت نمی تواند مدعی ملی گرایی شود . اصرار مشایی بر ایرانیت و باستان گرایی تجسد گراهای گذشته پرست طاغوتی و سلطنت طلب را می آزارد . این بزرگترین خدمت به ایران اسلامی است . در هر صورت این اسلام است که فریاد زده می شود و دشمنان را نابود می کند .
در ضمن
طبق فرموده رهبر انقلاب هنوز ما پس از تشکیل نظام اسلامی به دولت اسلامی رسیده ایم و بعد از تکمیل این مرحله به سمت حکومت و کشور اسلامی حرکت خواهیم کرد . پس حکومت اسلامی واقعی و کامل و ناب را کسی ندیده است . همه باید برای تحققش تلاش کنیم . وقتی حکومت اسلامی هنوز تشکیل نشده یعنی اینکه کسی نمی تواند از موضع بالا خدمت گزاران دولت را محکوم به انحراف کند . منتقد مطلق نداریم . منتقد باید بر مقوله مورد نظر اشراف داشته باشد و بعد حکم صادر کند . وقتی هیچ کس تصوری از حکومت کاملا اسلامی ندارد پس احدی حق صدور حکم ندارد . باید نظریات داده شود و ایدئولوژی برتر سکانداری کند و کشتی انقلاب را سریع تر و سالمتر به مقصد برساند .